اصغر سمیعی، کارشناس بازار ارز در یادداشتی برای بیدار بورس نوشت:
"اصولا تحلیل چشمانداز بازار ارز در این اقتصاد دستوری، آسان نیست، بخصوص که دادهها و اطلاعات هم شفاف نیست. همانطور که پیش از این بارها تاکید کرده ام بهتر است قیمت ارز بر اساس تفاضل نرخ تورم و بهره در ایران و کشورهای حوزه ارز های معتبر تعدیل و تنظیم گردد. اینکه چه اتفاقاتی برای اقتصاد کشور مفید بوده و چه اتفاقاتی را پیشبینی میکنیم بحث دیگری است.
پیشبینی، نیازمند اطلاعاتی است و فقط افراد خاصی از این اطلاعات برخوردارند و بعضا برخی از این عده خاص، از این اطلاعات سوءاستفاده کرده و اصطلاحا، از رانت برخوردارند.
وقتی گفته می شود که چند نرخی بودن ارز رانتساز بوده و باعث فساد است، و از آن گذشته کنترل نرخ ها را در بازار واقعی را دشوار می کند و... متاسفانه چندان توجهی به آن نمیشود، وقتی نرخ تورم در کشور بیش از ۴۰ درصد اعلام میشود ولی در کشورهای حوزه دلار کمتر از ۴ درصد است این ۳۶ درصد تفاضل راهی ندارد، جز اینکه خود را روی نرخ ارز نشان دهد و زمانی که به ضرب تزریق بیش از تقاضا از یک سو، و کنترل مصرف ارز به ضرب ممنوعیت برای واردات آزاد کالاهای ضروری و پایهای از سوی دیگر، سعی در نگه داشتن نرخ ارز می کنند، انرژی حاصل از تفاضل نرخ تورم و بهره در کشور ما و کشورهای حوزه دلار ذخیره شده و اصطلاحا فنر قیمت جمع میشود.
همچنین فروش دلار به قیمتهای غیرواقعی و دستوری (بخوانید رانتی) فشار به بازار آزاد را مضاعف کرده و در زمانهایی با اندک بهانهای مانند اعلام تحریم.های بیشتر یا نپذیرفتن قوانین پولی بانکی دنیا و یا هر بهانه واقعی یا غیرواقعی دیگر، فنر رها شده و قیمتها از کنترل خارج میشود.
راه صحیح و پایدار، کنترل قیمت همواره کنترل نرخ تورم و بهره و کاهش حجم نقدینگی و عدم خلق پول از یک طرف و ایجاد شغل از طرف دیگر است، که بهترین راه ایجاد شغل، واحد و واقعی شدن قیمت هاست؛ چه برای ارز، چه برای حامل های انرژی، چه کالاها و خدمات دیگر و چه برای حقوق و دستمزد و چه برای انواع عوارض و مالیاتها.
در اقتصاد نوین قیمت به عنوان مهمترین علامت در نظر گرفته شده، قیمتهای صحیح که توسط سیستم عرضه و تقاضا در فضای آزاد به دست میآید باعث می شود که علامت صحیح به مردم داده شود و هم الگوی مصرف جامعه اصلاح شود و هم باعث رشد و پویایی اقتصاد و کم شدن نرخ بیکاری و در نهایت تولید ثروت و رفاه در جامعه شود و برعکس، اگر قیمتها به صورت دستوری و غیر واقعی باشد، این به معنی علامت غلط به مردم و فعالان اقتصادی تلقی میشود و در نتیجه باعث تولید رانت و فساد و افزایش نرخ تورم و بیکاری و بالا رفتن شاخص فلاکت و در نهایت گسترش فقر در جامعه خواهد بود،
بنابراین اگر بخواهیم راه حلی واقعی برای اقتصاد کشور پیشنهاد کنیم ، این همانا واقعی و واحد شدن قیمت ها بخصوص برای ارز و حامل های انرژی ، از یک طرف ، و برداشته شدن هر نوع سوبسید و یارانه برای هر موردی، به جز سه موردی که همیشه گفتهایم ،(بهداشت درمان، آموزش و پرورش، و امنیت و قضاوت ) از سوی دیگر خواهد بود. که با انجام این سیاست، و آزاد بودن فعالیتهای اقتصادی و رقابتی شدن فعالیتهای اقتصادی در کشور، امید می رود که آینده ای بهتر در انتظارمان باشد.
به رسمیت نشناختن بازار آزاد ارز، سیگنال غلطی به اقتصاد کشور
زمانی که مسئولان اقتصادی اعلام می کنند که قیمتارز در بازار را به رسمیت نمیشناسیم، مثل این است که رئیس اداره راهنمایی و رانندگی بگوید ما پیچهای جاده چالوس را به رسمیت نمیشناسیم، جاده کاملاً از تهران تا چالوس اتوبان میباشد، آیا اگر علامتهای ناصحیح در جاده تهران چالوس نصب شود و به جای نشان دادن انواع گردنه ها و پیچهای خطرناک، جاده را کاملاً مستقیم و سرراست و اتوبان معرفی کند آیا این به نفع رانندگان است؟ و آیا این علامتهای ناصحیح و در واقع دروغگوییها باعث خطرات فراوان برای رانندگان نمیشود؟ عدم اظهار نظر شفاف و صریح با مردم در مورد واقعیتهای اقتصادی و به رسمیت نشناختن یک بازار واقعی، حتما تبعاتی برای مردم و اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت و امیدواریم مسوولان با درک بیشتر واقعیتهای اقتصادی، سیاستگذاریهای مناسبتری هم داشته باشند."
نظر شما