بورسی‌ها در شبکه‌های اجتماعی چه می‌گویند؟

در کنار اتفاقات اجتماعی روز، فضای اقتصادی شبکه‌ های اجتماعی با چند سوژه روزها را پشت‌سر می‌ گذارد.

به گزارش بیداربورس به نقل از دنیای‌اقتصاد، سوژه‌هایی که به اعتقاد برخی از افراد عامل ناامیدی این روزهای مردم است و با تحول در این حوزه‌ها، به مرور شاهد بازگشت آرامش به فضای جامعه خواهیم بود.

سوژه اول؛ برجام

چه می‌شود و چه نمی‌شود، محور نوشته‌ها است. اینکه اگر برجام تا پایان امسال احیا شود؛ چه اتفاقاتی در فضای اقتصادی کشور می‌افتد. اینکه سیاستگذاران کشور چه کنند که این‌بار برجام پایدار باشد، مزایای این اتفاق برای مردم، معیشت آنها، کسب‌وکارشان، تاثیرش در بورس و بازارهای مالی، تولید و صادرات و... از جمله این نوشته‌ها است.

مثلا سیامک قاسمی، فعال اقتصادی در توییتر خود در این رابطه نوشته بود که «اگر بعد از برجام ورود سرمایه‌گذاران، شرکت‌ها و محصولات آمریکایی به ایران ممنوع نمی‌شد، ترامپ که هیچ، ۱۰ تا ترامپ هم جرات خروج از برجام را نداشتند!

تنها تضمین و راه مقابله با تحریم‌های بعدی، بازگشتن به اصول تجارت آزاد است، وگرنه با ایزوله‌کردن کشور همیشه امکان تحریم وجود دارد. ‌» و در نقطه مقابل این توییت، امیرحسین ثابتی، مجری صداوسیما در صفحه خود نوشته بود «آمریکایی‌ها برای چندمین‌بار اعلام کردند که اگر با ایران به توافق برسند، هیچ تضمینی نمی‌دهند که دولت بعدی آمریکا نیز به تعهداتش عمل کند!

اما همزمان از ایران می‌خواهند تا تمام دولت‌های بعدی نیز به تعهدات ایران پایبند باشند! دلیلی از این واضح‌تر لازم است که نباید با آمریکا توافق کرد!؟» و البته در رابطه تاثیر توافق برجام بر بورس هم شاهین چراغی، فعال حوزه بورس در صفحه خود نوشته بود که «توافق چندین مزیت عمده برای بازار سرمایه دارد: ۱-دسترسی دولت به منابع مالی فروش نفت برای کسری‌بودجه. ۲-کاهش حجم فروش اوراق در بازار. ۳-افزایش حجم و تسهیل صادرات شرکت‌ها. ۴-کاهش بهای تمام‌شده واردات. ۵-امکان ‌ورود سرمایه‌گذارخارجی. ۶-افزایش حاشیه سود شرکت‌ها. ۷- قابل پیش‌بینی‌شدن قیمت ارز. ‌»

سوژه دوم؛ فراموشی شعارها

در کش و قوس صحبت از مذاکرات هسته‌ای و پیش‌بینی و تحلیل از وضعیت آن و تاثیرش در فضای کشور، نوشتن از وضعیت واحدهای تولیدی و شرکت‌ها هم جای خاصی در میان نوشته‌ها و دغدغه‌ها دارد.

امنیت سرمایه‌گذاری و ایجاد شرایط باثبات در تصمیم‌گیری فعالان اقتصادی و جلب‌توجه سرمایه‌گذاران به فضای اقتصادی کشور جزو نوشته‌ها است، اما لازمه این اتفاق، پایبندبودن مسوولان به حرف‌ها و وعده‌هایشان است.

مسوولانی که تا قبل از تکیه‌زدن بر کرسی مدیریت، شعارها و وعده‌هایی داده‌اند و حالا که سکان اداره کشور را در دست گرفته‌اند، راه دیگری را درپیش گرفته‌اند. برای مثال مسعود خوانساری، ‌رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران در صفحه خود با اشاره به گزارشی که از پایش امنیت سرمایه‌گذاری در ایران منتشر شده، نوشته بود که این گزارش نشان می‌دهد «نامناسب‌ترین مولفه امنیت سرمایه‌گذاری که فعالان اقتصادی را بیش از همه آزار می‌دهد عمل‌نکردن مسوولان به وعده‌هاست. صدها وعده عملی‌نشده و حتی گاه برخلاف قول‌ها عمل‌کردن، سرمایه‌گذاران را از شروع کار دلسرد کرده است. ‌»

حسین سلاح‌ورزی، نایب‌رئیس اول اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران هم در توییتر خود نوشته بود: «رانت‌جویان تسهیلات تکلیفی ارزان‌قیمت، گزارش شامخ دی‌ماه را دستمایه هشدار برای بروز فاجعه رکودی کرده‌اند. سایه رکود سال‌هاست که بر اقتصاد ایران سنگینی می‌کند و حاصل ضعف عوامل و زمینه‌های رشد پایدار است. مبادا سیاستمداران اسیر یا سوار موج‌های خبری شوند. ‌»

سوژه سوم؛ گرانی‌ها و سفره بی‌جان مردم

غم نان دغدغه خیلی‌ها شده است. نان که در زیرمجموعه آن، قسط، حقوق کم، بی‌ارزش شدن پول ملی، گرانی گوشت و مرغ و ماهی، هزینه‌های اجاره خانه و حمل‌ونقل و... قرار می‌گیرد.

با افزایش قیمت برنج، این دغدغه در فضای شبکه‌های اجتماعی پررنگ‌تر هم شده است؛ «اسنپ مسیری ۸۰‌تومن، برنج کیلویی ۱۰۰تومن، گوشت کیلویی ۲۰۰‌تومن، داروی چند صد تومنی، کفش یک‌میلیونی، هزینه بیمارستان چندمیلیونی، گوشی موبایل ۳۰ میلیونی، ماشین بی‌کیفیت چندصد میلیونی، خونه‌ چندمیلیاردی با چه زبانی ارزون‌تر درمی‌آید؟»

در این میان انتقاد از دولتمردان سیزدهم و یادآوری وعده‌های آنها و به سخره‌گرفتن شعارهایشان در این شرایط اقتصادی که مردم با آن درگیر هستند، جزو نوشته‌ها است. در روزهای گذشته خیلی به صحبت‌های وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت سیزدهم اشاره شد که بیان کرده بود با وجود گرانی مواداولیه هنوز هم می‌توان با یک‌میلیون تومان شغلی را ایجاد کرد.

در این سوژه دست بالا را افراد عادی در شبکه‌های اجتماعی داشتند، نه چهره‌ها و فعالان حوزه‌های مختلف که شاید به مصلحت حرفی در این رابطه نزده‌اند. افرادی که درباره این مساله می‌نوشتند به این نکته اشاره می‌کردند که وزیر دولت ابراهیم رئیسی قرار بود با یک‌میلیون تومان شغل ایجاد کند، اما حالا یک کیسه برنج ۱۰‌کیلویی شده است یک‌میلیون تومان. مبارکمان باشد.

یا به وزیر و دیگر دولتمردان این پیام را می‌دادند که ایجاد شغل با یک‌میلیون تومان را نمی‌خواهیم اما برنج ارزان و ایرانی را حتما می‌خواهیم. افرادی در این رابطه نوشتند که تیرماه۱۴۰۰ وقتی دولت را تحویل گرفت برنج ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان بود؛ ۶‌ماه نگذشته برنج به ۱۰۰هزار تومان رسید و عده‌ای هم صحبت‌های گذشته رئیس دولت سیزدهم را یادآوری کردند «گفتید باید رابطه کالای اساسی با ارز قطع شود، یا گفتید باید به استقلال کشاورزی برسیم؟ کاش در جریان باشید برنج به کیلویی ۱۰۰ هزارتومن رسیده است. ‌» و افرادی هم بودند که آینده را اینطور پیش‌بینی می‌کردند «با تداوم این روند و عدم‌گشایش خارجی شرایط در سال آینده منتهی می‌شود به توزیع کوپن.

کوپن کالاهای اساسی شامل برنج و گوشت و مرغ و روغن و شکر و لاستیک و امثالهم. ‌» و با کنایه خطاب به دولتمردان می‌نوشتند که حتما در آینده هم می‌گویند نفوذی‌ها و لیبرال‌ها یا هماهنگ‌نبودن قوا با یکدیگر مانع پیش‌رفتن کارها در مسیر بهبود زندگی مردم شد.

اشاره آنها به صحبت‌های برخی از مسوولان است که در گذشته اختلافات بین قوا را عامل کندی یا پیش‌نرفتن کارها معرفی می‌کردند اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم و یکدست‌شدن قوا، این اتفاق را عاملی برای پیشبرد سریع و تغییر و تحولات مثبت در زندگی مردم معرفی می‌کردند.

کد خبر 13302

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 6 =