به گزارش بیدار بورس؛ از وضعیت فعلی مصرف سیمان در ایران و تصویری از وضعیت آتی آن میتوان نتیجه گرفت که در وضعیت نرمال، تقاضای داخلی ۸۰ درصد ظرفیت ایجاد شده را جذب میکند. در سال جاری با توسعه بازارهای صادراتی، کل صادرات سیمان و کلینکر نسبت به قبل افزایش یافته است.
درحال حاضر ۷۹ کارخانه سیمان در کشور در حال فعالیت بوده که تولید سیمان در ۹ ماه سال ۱۴۰۰، حدود ۴۸ میلیون تن اعلام شده است. کاهش طرحهای عمرانی و میزان تولید مازاد بر نیاز کشور در کنار عدم دسترسی به بازارهای جهانی، از موضوعات اثر گذار بر صنعت سیمان در سالهای گذشته بوده که بحران ناشی از بیماری کرونا نیز سبب تشدید و تعمیق آن شده است.
طبق گفته فعالان این صنعت، شرکتهای سیمانی در سالهای گذشته بر اساس مصوبات انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان، با ظرفیتی حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد ظرفیت اسمی فعالیت کرده اند. در سال ۹۹ انتظار میرفت که دولت قبل، از این صنعت حمایت کند، اما برخی عوامل همچون جهش قیمت دلار و بحران ویروس کرونا و اداره شدن وزارت صمت به مدت ۵ ماه به صورت سرپرستی، باعث شد قیمت سیمان نه تنها متناسب با تورم سالانه افزایش نرخ پیدا نکند بلکه افزایش قیمت مرحله دوم سال ۹۹ نیز به مرحله اجرا در نیاید.
حمید فرمانی باروق، مدیرعامل شرکت سیمان آبیک در مصاحبه ای که از نظر میگذرد به بیان دیدگاه های خود درخصوص عرضه های سیمان در بورس کالا و نقش آن در حذف دست دلالان می پردازد.
با توجه به شرایط حاکم بر صنعت سیمان و بازار سرمایه آیا میزان حاشیه سود شرکتهای سیمانی دچار کاهش شده و مشخصاً این افت حاشیه سود برای شرکتهای سیمانی قابل توجه است؟
عملکرد دوره مالی منتهی به پایان آذرماه سال جاری شرکتهای سیمانی براساس اطلاعات منتشره در قیاس با دوره مشابه سال گذشته، رشد قابل ملاحظهای داشت، ولی به دلیل کاهش تقاضا در فصل پاییز و همچنین محدودیت ایجاد شده در ارتباط با نحوه فروش محصولات، شتاب رشد سودآوری در پاییز نسبت به تابستان کمتر بوده است.
با توجه به عرضه سیمان در بورس کالا این تصمیم مهم چه تأثیراتی بر روند عملیات بازار و سود یا زیان شرکتها دارد؟
بدون تردید آثار مثبتی به همراه داشته است، سابقه نشان داده که در سالهای گذشته، صنعت سیمان همواره در جلب نظر مساعد مسئولان برای افزایش قیمت دچار مشکلات فراوانی بوده که این موضوع به ویژه بدین جهت که سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان، عموماً بر مبنای اطلاعات استخراجی از صورتهای مالی شرکتها و در چهارچوب بهای تمام شده تاریخی (و نه ارزش جایگزینی) نسبت به تعیین قیمت اقدام میکنند اهمیت بیشتری مییابد. برای این مسأله میتوان به سابقه سالهای قبل مراجعه کرد و دورههایی را میتوان یافت که صنعت سیمان حدود سه سال متوالی حتی ریالی افزایش قیمت نداشته است. از خردادماه سال جاری و با عرضه سیمان در بورس کالا، مابه التفاوتی که نصیب دلالان این صنعت میشد عملاً حذف شد و هم تولید کننده و هم مصرف کننده رضایت بیشتری از این امر دارند.
صنعت سیمان یکی از صنایع با مصرف انرژی بالا بوده، بنابراین آیا قطع مکرر برق و گاز بر عملیات و سود شرکتها تأثیر منفی ندارد؟
طبیعتاً کمبود انرژی اثرمنفی دارد و میتواند آثار زیانباری بر تولید و فروش شرکتها داشته باشد. باید دید که شیوه دسترسی به انرژی در مقاطع محدودیت چگونه است، چنانچه با تعامل دوطرفه با کارخانهها انرژی حرارتی و الکتریکی کاهش یابد تا حدودی میتوان براین مسأله غلبه کرد.
برای جلوگیری از قطع مکرر برق و گاز صنعت سیمان چه راهکاری میتوان در نظر گرفت؟
وزارتخانههای درگیر در این امر، باید به دنبال راهکارهای بلند مدت تأمین انرژی پایدار برای همه صنایع باشند. این انتظار که هر واحد تولیدی خود رأسا نسبت به تأمین زیرساخت اقدام نماید، به نظر، انتظار عقلایی و منطقی نیست.
دورنمای صنعت سیمان در شرایط فعلی را در بازار سرمایه چطور ارزیابی میکنید؟
فضای غالب ذهنی بسیاری از فعالان بازار درخصوص صنعت سیمان براساس سوابق قبلی این صنعت اندکی منفی است. زمانی این صنعت با چالش مازاد قابل توجه ظرفیت مواجه بود، علاوه بر این موضوع، افزایش قیمت سیمان هم همواره مدیران این صنعت را آزار میداد، ولی به نظر میرسد شرایط، تغییر قابل قبولی کرده و افزایش قیمت به مسألهای قابل کنترل تبدیل شده و مسألهای به نام مازاد عرضه سنگین هم تقریباً وجود ندارد، این مسأله به خوبی خود را در حذف تخفیفات و البته بهبود سودآوری کارخانهها نشان داده است. درخصوص فضای پیش رو با فرض دستیابی به توافقی قابل قبول در مذاکرات وین، وضعیت اقتصادی کشور بهبود خواهد یافت و این مسأله خود را تدریجاً در روشنتر شدن تعاملات بین المللی، کاهش هزینههای تحریم و شرایط بهتر بودجه عمرانی متبلور کرده که صنعت سیمان هم از آن بهرهمند خواهد بود.
چرا حاشیه سود عملیاتی شرکتهای سیمانی نسبت به بسیاری از صنایع کمتر است؟
صنعت سیمان بر مبنای اطلاعات ۹ ماهه به طور متوسط حاشیه سود ناویژهای حدود ۴۸ درصد و حاشیه سود عملیاتی حدود ۳۸ درصد دارد که به نظر میرسد اعداد قابل قبولی است. چنانچه در سال جاری وضعیت تأمین انرژی الکتریکی و حرارتی شرایط بهتری میداشت یقیناً وضعیت مناسب تری هم در نسبتهای سودآوری کارخانههای سیمان رخ میداد. پایداری سود دربلند مدت هم باید مد نظر قرار گیرد و البته نه نوسانات قطعی.
نظر شما