چند ایراد بسته حمایتی بورس و ضرر ۲۲‌ درصدی از بیمه سهام ۲۰‌ درصدی

کارشناس بازار سرمایه با اشاره به چند ایراد بسته حمایتی از بورس، اعلام کرد: در تورم ۴۲‌ درصدی، تعهد ۲۰‌ درصدی به معنای ضرر ۲۲‌ درصدی است.

به گزارش بیدار بورس، پیمان مولوی با انتشار مطلبی با عنوان "سوسیالیزم بورسی" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: از اقتصاد آمریکا می‌توان به‌ عنوان اقتصادی آزاد و باز ذکر کرد که جزو ۱۰ اقتصاد برتر دنیا است. زمانی‌که فدرال‌رزرو نرخ بهره بین‌بانکی را افزایش می‌دهد، رئیس سازمان بورس این کشور نمی‌تواند مانع از کاهش تورم نشود و از ورود اقتصاد آمریکا به رکودی عمیق جلوگیری نکند.

اما در خصوص اقتصاد ایران چنین تصوری که سازمان بورس می‌تواند دخل و تصرفی در کلیت بازار سهام داشته باشد، اشتباه است. چراکه این بازار در اوج حدود ۸‌ هزار هزار ‌میلیارد تومان ارزش داشت و اکنون بازاری است بسیار بزرگ و هیچ بازارگردانی نمی‌تواند مانع از سقوط شود یا در بهترین حالت با جلوگیری از روند ریزشی باعث تغییر روند و صعود شاخص‌های سهامی در این بازار شود.

به‌ تازگی موضوعی درخصوص بیمه سهامداران مطرح شد. ساز و کار بدین صورت است که هر چند در ظاهر ریسک ۹۶‌ درصدی سهامداران را کاهش می‌دهد و با هدف جلوگیری از خروج پول روی کار آمد اما در تورم ۴۲‌ درصدی، تعهد ۲۰‌ درصدی به معنای منفی ۲۲‌ درصد ضرر است. این موضوعی است معامله‌ گران از آن آگاه هستند.

بازار سرمایه دارای ذاتی ریسک‌پذیر است اما اشتباه کجا بوده و افراد در حال آوار برداری از چه چیزی هستند؟ کاهش نرخ بهره حقیقی تا ۸‌ درصد، تزریق شدید پول به اقتصاد و در نقطه مقابل ورود این جریان نقدینگی با تبلیغ در راستای حضور میلیونی در بازار سرمایه موضوعاتی هستند که افراد به‌دنبال جمع و جور کردن آن هستند. این موارد قابل‌ کنترل نیستند.

بورس با ریسک‌های زیادی مواجه است. از کاهش شاخص کالایی بازارهای جهانی و عدم‌ پیش‌بینی‌ پذیری اقتصاد ایران در ‌ماه آینده و ‌ماه‌های آتی می‌توان به‌عنوان نمونه‌هایی از این مهم نام برد. سرمایه‌گذارانی که سال‌های ۹۸ و ۹۹ بالغ بر ۷۰۰ تا ۸۰۰‌ درصد بازدهی کسب کردند اکنون اقدام به تزریق جریان نقدی به بازارهای رقیب همانند املاک و مستغلات، بازارهای خارج و غیره کردند. بنابراین این قشر از معامله‌گران هم رغبتی برای ورود به بازار سرمایه ندارند.

بسته‌هایی نظیر بسته حمایتی ۱۰‌بندی مانند مُسکن عمل می‌کنند. گرچه در گذشته هم اگر قصد اعمال حمایت وجود داشت، بهترین عمل ممانعت از ورود پول به‌شدتی که صورت گرفت، بود. البته در دوران کرونا در اقتصادهای دنیا هم افزایش نقدینگی و ورود آن به بازار سهام صورت گرفت اما در ایران با توجه به اینکه اغلب وزرا و مسئولان ورود پول به بورس را تشویق کردند، حال شرایطی حاکم است که نه‌تنها نمی‌توان آن را کنترل کرد بلکه بازار در روندی نزولی نیز قرار گرفته و به مسیر ادامه می‌دهد.

به‌نظر می‌رسد چنین اقداماتی به مثابه سوسیالیزم بورسی بوده و در سایر بازارها نیز چنین اقداماتی صورت نگرفت. در حالی‌که بازار سهام دارای ابزارهای معاملاتی تحت‌عنوان ابزارهای اختیار معاملات و غیره بوده و سازمان بورس و شورای عالی بورس باید با فشار حداکثری گفتمان آزادی اقتصاد را به ارمغان آورند.

اقتصاد ایران جزو بسته‌ترین اقتصادهای جهان بوده و دارای رتبه ۱۵۹ است. در این فهرست بعد از ایران کشورهایی نظیر سوریه، ونزوئلا، کره‌شمالی و غیره حضور دارند. اقتصادی با چنین میزان از بستگی و اینکه تمام موضوعات در اختیار دولت و نهادها قرار گرفته، مشخصا نمی‌توان از آن بورس جذابی را انتظار داشت. این اقتصاد ذی‌نفعانه است.

این نوع از اقتصاد اجازه نمی‌دهد بازار در زمان مناسب شروع به حرکت کند. بخش‌هایی از موارد مطرح‌شده خارج از حیطه کارکرد سازمان بورس است اما موضوعات دیگری که باید مورد پیگیری سازمان بورس قرار گیرد شامل سیستم معاملاتی، افزایش شفافیت شرکت‌ها، IFRS و غیره است. اینکه سازمان با ۱۰‌ بند به‌دنبال حمایت از سهامدار بوده موضوعی اشتباه است. چرا که سهامدار نیاز به چنین حمایتی ندارد.

به‌تازگی در آمریکا، ایلان ماسک توییتر را خریداری و در ساعات بعدی تعدادی را اخراج کرد. دلیل اخراج چیست؟ فلسفه‌ای در آمریکا در راستای حرکت به جلو وجود دارد. حال اگر ایلان ماسک در ایران بود و قصد راه‌اندازی اینترنت ماهواره‌ای داشت از همان ابتدا موفق به دریافت موافقت‌نامه اصولی نمی‌شد. واقعیت این است در اقتصادی ذی‌نفعانه و بسته، خروجی آن به‌وضوح نمایان است.

از سویی بندی با عنوان واریز ۵‌ هزار ‌میلیارد تومان به صندوق تثبیت وجود دارد که هیچ‌ تاثیری در جریان بازار نخواهد داشت. این رقم برای بازاری به‌عنوان مثال ۸‌ هزار هزار ‌میلیارد تومان بوده قابل‌ توجه نیست و همانند درست‌کردن دوغ به واسطه یک کاسه ماست در دریا خواهد بود.

در بند دیگری همکاری مشترک بانک‌مرکزی و وزارت اقتصاد جهت مدیریت نرخ سود دیده می‌شود در صورتی‌که بانک‌مرکزی قصد انجام فعالیتی درست را داشت باید در ابتدا با افزایش نرخ بهره، شر تورم را از سر اقتصاد کم می‌کرد. اولویت اصلی و اساسی تورم است. متاسفانه نرخ بهره چسبندگی پیدا کرده و نرخ بهره حقیقی منهای ۲۰‌ درصد است بدین معنی که بدهی ایجاد کنید و هر آنچه در توان وجود دارد، خریداری شود؛ ثروت ایجاد می‌شود. افرادی هم که در این زمینه نمی‌توانند فعالیت کنند زیر بار تورم خواهند ماند.

بسته حمایتی ۱۰بندی بازار سرمایه نمی‌تواند به بهبود بازار کمک کند. این اقدامات عمدتا تاکتیکی است و نه استراتژیک. استراتژی اصلی، اقدامات کلان در سطح اقتصاد است. پیش‌بینی می‌شود بر اساس افزایش نرخ بهره مجدد در آمریکا، شاخص بازار کالایی دوباره ریسک بیشتری را به بازار سهام ایران تحمیل کند.

کد خبر 22987

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 2 =