تا زمان حل چند ابهام مهم خبری از رشد صنایع بزرگ بورس نخواهد بود

کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اثر محدودیت های صنایع، افزایش نرخ بهره، وضعیت سیاسی و ... بر روند معاملات، اعلام کرد: تا زمان حل ابهامات نمی‌توان رشدی برای صنایع بزرگ بورس متصور بود.

به گزارش بیداربورس، پوریا خالدیان با انتشار مطلبی با عنوان "چرا بورس متعادل نمی‌شود" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: شاخص‌ کل بورس در چند وقت گذشته به دلیل تزریق منابع مالی جدید به صنایع مختلف و اخبار مثبت بخصوص پیرامون صنعت خودرو موفق به تجربه روند صعودی شد. حال اما شرایط به گونه‌ای دیگر در حال سپری‌ شدن است.

متاسفانه وضعیت اقتصادی به‌نوعی در حال پیشروی بوده که به دلیل عدم‌ سرمایه‌گذاری در زیرساخت، محدودیت‌های متعددی برای صنایع ایجاد شده است. این مهم باعث شده‌ اغلب سرمایه‌ گذاران با نگرشی منفی به جریان معاملات بازار سهام بنگرند.

به‌عنوان مثال قطعی گاز صنایع بخصوص در گروه پتروشیمی و مطرح‌ بودن موضوعاتی پیرامون قطعی برق می‌تواند به نگرش منفی دامن بزند. با توجه به نزدیک‌ شدن به ماه‌های پایانی سال ‌احتمال افزایش نرخ بهره نیز دیگر موضوع حائز اهمیت برای جامعه سرمایه‌گذاران خواهد بود. در کنار این موارد وضعیت سیاسی به لحاظ روابط بین‌الملل از چشم‌انداز مثبتی برخوردار نیست. این مهم هم باعث شده بازار ارز و طلا با نوسان‌های مثبتی همراه شوند.

این بازارها به‌عنوان رقیب بازار سرمایه محسوب می‌شوند. همچنان ابهامات در فضای معاملاتی بازار سرمایه زیاد بوده و خریداران سهام پس از تجربه صعودی کوتاه‌ مدت به‌نوعی در بازار فعالیت می‌کنند که به محض تغییر شرایط از قابلیت نقدشوندگی سهام بتوانند بهره‌مند شوند. با توجه به موارد مذکور احتمالا به دلیل افزایش نرخ ارز در صنایع صادراتی پیش‌بینی‌هایی مبنی‌بر گزارش‌های مطلوب وجود دارد اما به شرط آنکه محدودیت‌های اعمال‌شده باعث کاهش تولید و فروش این قبیل از صنایع نشود.

بطور کلی شرایط فعلی بازار سهام تا حدودی باثبات است اما چندان صعودهای شدیدی در مقطع فعلی قابل‌تصور نیست مگر با حواشی و اخباری مثبت پیرامون برخی از صنایع که پول بین صنایع هر ماه یا هر دو هفته یک‌بار جابجا شود. در چنین شرایطی یک صنعت می‌تواند در بازه‌ای محدود به لحاظ زمانی مورد توجه قرار گیرد.

در باب پتروشیمی‌ها باید توجه داشت این گروه از اصلی‌ترین صنایع واردکننده ارز محسوب می‌شود. زمانی‌که این قبیل صنایع دچار مشکلات تولیدی می‌شوند طبیعتا روند تامین ارز دچار اخلال خواهد شد. این موضوع برای بازار ارز از اهمیت بالایی برخوردار است. باید به اینکه محدودیت اعمال‌شده در شرکت ها تا چه میزانی در فروش اثرگذار است و در مقابل، افزایش نرخ ارز ناشی از محدودیت‌ها چه اندازه در فروش شرکت اثرگذار است، توجه داشت که در برخی مواقع موارد فوق می‌توانند با یکدیگر هم‌پوشانی داشته باشند، گاهی هم موضوع به نفع شرکت تمام شود.

بصورت کلی با توجه به قیمت فعلی نفت در بازارهای جهانی و کرک‌اسپردهای فعلی برای صنایعی از جمله پالایشگاه‌ها تکرار سودهای سال‌گذشته می‌تواند رویدادی مطلوب ارزیابی شود. به‌عبارتی تداوم روند گذشته به لحاظ عملکردی می‌تواند این صنعت را به‌نوعی توجیه‌پذیر و معقول برای سرمایه‌ گذاری معرفی کند.

بطور کلی صنعت پالایشگاهی از وضعیت مطلوبی در راستای سرمایه‌گذاری برخوردار است اما مواردی اعم از دخالت‌های دولتی در عرضه محصولات، اعمال سیاست‌های دستوری در حوزه نوع و کیفیت و حتی خریدار محصول که شرکت پالایش و پخش بوده را باید در امر سرمایه‌گذاری لحاظ کرد. نمی‌توان انتظار جهش شدیدی را از این قبیل صنایع داشت در صورتی‌که صنعتی با روندی صعودی همراه شود این‌گونه نخواهد بود که کلیت بازار سهام و سایر صنایع همگام با صنعت مذکور افزایش پیدا کنند.

در رشدهای این‌ چنینی پس از تجربه ۱۰ یا ۲۰‌ درصد صعود طبیعتا فروشندگان با توجه به عدم‌ اطمینانی که وجود دارد و درنظر گرفتن رویدادهای داخلی و خارجی اقدام به شناسایی سود خواهند کرد. فارغ از این مهم در مباحث مالی بین شاخص‌ها و بازارها همبستگی وجود دارد. در بازار سرمایه شاخص هم‌ وزن و کل عموما در سطح همبستگی بالایی با یکدیگر قرار دارند. در مواقعی به دلیل مواردی از جمله کمبود پول در بازار و ‌ترس خریداران از سیاست گذاری روی صنایع بزرگ، سرمایه‌گذاران راهبرد معاملاتی را با تغییراتی همراه می‌کنند.

صنایع کوچک‌تر که عموما در شاخص هم‌وزن جای می‌گیرند، می‌توانند با ورود پول رشد بهتری را تجربه کنند. تمایل سرمایه‌گذاران به‌جز چند صنعت بزرگ همانند پالایشگاه و خودرو بیشتر به سمت صنایع کوچک در حال تغییر است. ‌حال برخی سرمایه‌ گذاران به سمت صنایعی حرکت می‌کنند که کمتر تحت‌تاثیر دخالت‌های دستوری قرار می‌گیرد و حاشیه امن بیشتری برای آنها وجود دارد. صنایع ‌ریالی که به‌نوعی درگیر تورم هستند مورد توجه برخی معامله‌گران قرار دارند. از طرفی به دلیل کمبود نقدینگی بازار سهام کوچک‌تر می‌تواند محلی برای نوسان‌گیری درنظر گرفته شود.

این مهم را می‌توان از جمله دلایلی در راستای توجه معامله‌گران به سهام کوچک مورد توجه قرار داد. مادامی‌که ابهامات موجود در بازار رفع نشود، نمی‌توان جای رشدی برای صنایع عمدتا بزرگ بازار سرمایه متصور بود. به هرترتیب در باب میزان اثرگذاری موارد سیاسی باید توجه داشت هر سرمایه‌گذاری در هر مقطعی و در هر بازاری که ورود پیدا کند نیاز به سطحی مقدماتی از اطمینان برای ورود پول به بازار خواهد داشت.

هر اندازه که شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی به سمت عدم‌ اطمینان حرکت کند، یقینا سرمایه تحت‌تاثیر قرار خواهد گرفت. در امر سرمایه‌ گذاری‌ ها باید توجه داشت قرارداد ۳۰‌ یا ۱۰۰‌ ساله اینجا مطرح نیست. مادامی‌ که شرایط عدم‌ اطمینان وجود دارد، سرمایه‌گذاری که قصد ورود به کشور و بازار سرمایه داشته باشد در چنین احوالاتی یا مدت زمان برای سرمایه‌گذاری را با تعویق همراه خواهد کرد یا اگر سرمایه‌گذاری کند در بازه زمانی مورد انتظار یقینا بازده مورد انتظار بیشتری را طلب خواهد کرد. چراکه عملا ریسک بیشتری را برای سرمایه‌گذاری متحمل شده‌ است.

اینکه کشوری قصد سرمایه‌گذاری در داخل ایران را دارد و از سابقه درخشانی برخوردار نیست و تجربه نشان داده بر اساس منافع با تغییر رویکرد همراه می‌شود به‌نظر نمی‌رسد بسته ۲۵‌ ساله و قرارداد همکاری جامع بتواند موانعی را از مشکلات اقتصادی ایران رفع کند. در حوزه سرمایه‌گذاری یا به‌زودی این مهم محقق نمی‌شود یا در صورت سرمایه‌گذاری حداکثر تمامیت‌خواهی از سوی طرف مقابل صورت خواهد گرفت.

اگر فعالان اقتصادی چنین موضوعی را در امر سرمایه‌گذاری لحاظ می‌کردند اکنون تا حدودی انتظارات تورمی با کاهش همراه بود اما نه‌تنها کاهشی در این زمینه وجود نداشت بلکه سطح انتظارات تورمی فعالان اقتصادی هم روز به‌روز بالاتر می‌رود. این مهم نشان می دهد سرمایه‌گذاران به قرارداد ۲۵ ساله وزن چندانی در محاسبات نمی‌دهند.

کد خبر 24656

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =