دلیل رشد بازار چیست؟
به گزارش بیداربورس، ازآنپس، "بحث در خصوص افزایش سرمایه شستا"، "نزدیک شدن به پایان مهلت سه ماهه صندوقهای درآمد ثابت برای رعایت نصاب سرمایهگذاری در سهام"، "افزایش نرخها در صنایع داخلی فروش"، "بازگشاییهای بدون دامنه نوسان" و تا حدودی "تقویت نرخ ارز در بازار داخل" باعث شد که شاخص کل طی ۲۵ روز کاری اخیر ۱۶۲هزار واحد رشد کند و به یک میلیون و ۲۵۷هزار واحد برسد.
شاخص هموزن به ثبات رسید
شاخص هموزن نیز با تقویت نمادهای شاخصی، توانست حمایت ۳۶۵هزار واحدی خود را حفظ کند و اندکی از افت اخیر را نیز جبران کرد. هماکنون ۱۵۰نماد ۲.۳همت صف فروش دارند. نیمی از بازار منفی و نیمی از بازار مثبت است و تقریبا دو هفتهای است که چنین شرایطی در بازار ایجاد شده و همین باعث شده تا شاخص هموزن نیز به ثبات برسد.
ارزش معاملات فعلی، قابل تکرار است
در هفتهای که گذشت، ۳۳.۵همت ارزش معاملات بود که متوسط روزانه آن بیش از ۶.۷همت است. این رقم تقریبا با ثبات بوده و در تمامی روزهای هفته تکرار شد لذا میتوان گفت ارزش معاملات فعلی، رقمی قابل تکرار است. مجموع ورود پول این هفته به بازار ۵۳۰میلیارد تومان بود و این در حالی است که طی ۲۵ هفته اخیر هیچگاه برآیند معاملات یک هفته، ورود پول نبوده است.
بازار میل بیشتری برای منفی شدن دارد تا مثبت
سرانه خریدار و فروشنده به همدیگر نزدیک شده است. از یک طرف سرانه خرید حقیقیها از کمتر از ۱۰میلیون تومان به مرز ۱۵میلیون تومان رسیده و تثبیت شده است. از طرف دیگر سرانه فروش حقیقیها از بالای ۲۵میلیون تومان به مرز ۱۵میلیون تومان رسیده اما در اکثر روزها سرانه معاملات حقیقیها در بخش فروش ۲-۳ میلیون تومان بالاتر از خرید است و به همین دلیل است که بازار میل بیشتری برای منفی شدن دارد تا مثبت شدن.
بازار "نه گران است و نه ارزان"
بازار این روزها، تحلیلیتر از هر زمان دیگری برخورد میکند. (بطور مثال مشاهده میکندی در یک صنعت مثل دارو گزینههای جذاب این گروه مثبت و متعادل و گزینههایی که کماکان جای اصلاح دارند کماکان منفی و صف فروش هستند، درحالی که تا همین چند ماه پیش اگر حتی اقبال به یک صنعت صورت میگرفت کل صنعت را مثبت میکرد یا برعکس!) به وضوح، گزارشهای ماهانه، تغییرات نرخ و مقدار فروش و مسائلی ازین دست بر روند قیمتها تاثیر میگذارد. بازار دیگر آن بازاری نیست که به واسطه صف خرید شدن لیدرها، صف فروش نمادهای غیر ارزنده را نیز خریدار کند یا روی آنها "رِنج" مثبت بزند. بازار منابع خود را بیهوده هدر نمیدهد و در عموم موارد سعی میکند که در قیمت مناسبی اقدام به خرید کند. این مساله جای امیدواری دارد و میتوانیم بگوییم که بازار تحلیلی عمل میکند و احتمالا در محدوده ارزش قرار گرفته و یک اجماعی غیرهماهنگ وجود دارد که میگوید بازار "نه گران است و نه ارزان. "
درآمد محقق شده بهار ۲۴درصد درآمد تحلیلی کل سال است
** در گزارشهای ماهانه، به جز صنعت پتروشیمی که به سبب اصلاح قیمتهای جهانی و کاهش دلار نیما، شاهد کاهش نرخ فروش بوده، سایر صنایع عمدتا ثبات یا رشد نرخ فروش را تجربه کردند. آمارهای تحلیلی نشان میدهد که در ۲۵۰نماد تحلیلی شده، درآمد محقق شده بهار ۲۴درصد درآمد تحلیلی کل سال است.
درآمد واقعی شرکتها بیشتر از تحلیل هاست
این در حالی است که درآمد بهار به صورت تاریخی ۱۹درصد درآمد کل سال بوده است، همچنین نرخ تورم بالا بوده و بسیاری از صنایع داخلی فروش، افزایش نرخهای خود را از ابتدای تیرماه دریافت کردهاند. این مساله چنین ذهنیتی ایجاد میکند که درآمد واقعی شرکتها در سال ۱۴۰۰ رقمی بیشتر از ارقام تحلیلی ما خواهد بود.
بازار در نقطهای منطقی ایستاده
اگر فرض کنیم ارقام تحلیلی ما محافظهکارانه است، آنگاه باید بگوییم که هماکنون نسبت p.e و p.s به میانگین خود بسیار نزدیک شده و از همین جهت است که هر عاملی که به شکل با اهمیتی درآمد آتی را تغییر دهد، میتواند محرکی برای رشد یا افت هر صنعت باشد. به عبارتی با فضای فعلی، بازار در نقطهای منطقی ایستاده اما هر عاملی که منجر به تغییر با اهمیتی مبلغ فروش شرکتها شود، بر روند قیمت سهام صنایع و شرکتها نیز اثر خواهد گذاشت. **
شرکت هایی که p.e را کاهش میدهند
در صنعت پخش و توزیع مواد دارویی و غذایی، دودهسازها، اوره، تایر، دارو، روانکار، سیمان، شوینده، کاشی و سرامیک، تجهیزات و ماشینآلات، سنگآهن و فولادیها، شرکتهایی وجود دارد که قادر هستند با ارائه گزارش فصل بهار p.e ttm خود را به نحو مطلوبی کاهش دهند. آنچه ما از بررسی ۲۵۰ نماد EPS محور که عمدتا مطلوب تحلیلگران بنیادی است، به دست آوردهایم، نشان میدهد p.e ttm که هماکنون ۱۷.۶ واحد است با آمدن گزارش فصل بهار به ۱۵.۴ واحد میرسد و در تابستان به ۱۳.۵ خواهد رسید که البته اگر جمع درآمد کل سال همچون سنوات اخیر ۵ برابر بهار باشد، آنگاه اعداد p.e نسبت به آنچه عنوان شد، بهتر هم خواهد بود.
نرخ تورم بالاتر از نرخ سود بانکی
در شرایط فعلی، فضای سیاسی و مذاکرات نیز بر روند بازار سهام تاثیر خواهد داشت. عموم تحلیلگران بر این باورند که نرخ تورم بالاتر از نرخ سود بانکی خواهد بود و نرخ سود بانکی بالاتر از نرخ رشد سالانه دلار است با این حال روند مذاکرات میتواند بر تحلیل آنها اثرگذار باشد.
برهم خوردن تعادل با توقف حتی ۲ هفتهای تولید و فروش
برخی اعتصابات توسط کارکنان غیررسمی و پیمانی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی نیز در این روزها مورد توجه قرار گرفته است. شنیده میشود انجمن کامیونداران نیز به حمایت از اعتصابات کارگری خواهند پرداخت. اعتصابات کارگری در کشورهای دیگر همچون فرانسه، شیلی، پرو و نظایر آن هم توانسته میزان عرضه را تضعیف و معادلات را بر هم بزند اما ازان مهم تر، اعتصاب کامیونداران است. حمل مواد اولیه و کالای آماده برای فروش عمدتا توسط بخش جادهای در ایران انجام میشود و این مساله اگر جدی گرفته نشود میتواند برای بخش تولید یک معضل باشد. در اقتصادی نظیر ایران، توقف حتی ۲ هفتهای تولید و فروش میتواند منجر به برهم خوردن تعادل گردد و ازین زاویه، این مساله هم میتواند با اهمیت تلقی شود.
نظر شما