شاید یکی از جدیترین و اولین شگفتیهایی که ریشه در این سردرگمی در جهتدهی تصمیمات اقتصادی داشت، انتخاب محسن رضایی در سه نقش معاون اقتصادی رئیسجمهور، دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا و دبیر ستاد اقتصادی دولت بود. این انتخاب همانا و این سوال که بدینترتیب تکلیف محمد مخبر معاون اول و دردانه رئیسی چه خواهد بود نیز همان. برخی در رسانهها بهنوعی میگفتند که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند و مخبر و رضایی در ادامه راه به مشکل برمیخورند و احتمالا رقابت بر سر جایگاه و اینکه چه کسی بیشتر از آن دیگری است مخبر را به حاشیه ببرد، در همینجا بحث دوگانگی در تیم اقتصادی دولت مطرح شد. موضوع اختلافات این دو تا جایی پیش رفت که سیدمحمد حسینی معاون پارلمانی رئیسجمهور مجبور به واکنش نسبت به آن شد و البته که پاسخ قابلتاملی نیز به آن داد. وی در ردای دفاع از هر دو و اینکه اختلافی وجود ندارد، گفت: «اختلاف مبنایی و اساسی بین اعضای تیم اقتصادی دولت وجود ندارد.» این یعنی اینکه اصل اختلاف را رد نکرد(!) و اعلام داشت: «کلام رئیسجمهور فصلالخطاب است و اگر جایی اشکال وجود داشته باشد همه از رئیسجمهور تبعیت خواهند کرد.» در میانه بحث راجع به دوگانگی اقتصادی و سازش یا عدم سازش میان رضایی و مخبر بود که رئیسی، فرهاد رهبر یکی دیگر از مدیران دوران احمدینژاد را به سمت دستیار اقتصادی رئیسجمهور منصوب کرد. البته که انتصاب وی به این سمت میتواند بازهم عرصه سیاسی و موقعیتی را بر مخبر تنگتر هم بکند و بر محسن رضایی نیز همینطور. انتخاب سه نفر با سه دیدگاه متفاوت که هر سه نیز برای خود وزن قابلتوجهی قائل هستند، نشان میداد که مسیر، مسیر مدونی در عرصه اقتصاد نیست. در این میان یادگاری نوشتن روی دیوار میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز برای خیلیها عجیب آمد؛ کسی که در زمان وزارتش در زمان دولتهای نهم و دهم دو بار استیضاح و حالا به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه انتخاب شد. از کسانی مانند وزیر رفاه هم بگذریم که با ایدههایی مانند «با یک میلیون تومان هم میشود کار تولیدی کرد.» پای به عرصه گذاشته و البته که ناگفته نماند برجام را هم برای بردگی نسلهای بعد میداند. معرفی دیرهنگام رئیس کل بانک مرکزی نیز دلیل دیگری بر این وضعیت در دولت است؛ تا اینکه به احسان خاندوزی میرسیم کسی که علاوه بر برجام، گویا مخالف با FATF هم هست و البته که با چنین نگاهی وزیر اقتصاد هم شد.
سردرگمی در بازار بورس
رئیسی در زمــان حضــور در سازمان بــورس وعدههای زیادی برای حمایت از بورس و صندوق تثبیت آن و همچنین افرادی که در یکسال اخیر در این بازار ضررهای مالی دیدند، ارائه داد. دولت از این گفت که میخواهد از بازار سرمایه حمایت کند، این درحالی است که از سویی دیگر آنچه که وزیر اقتصاد همین دولت میگوید، در مقابل با این نظر و یا لااقل با وعدههای حمایتی از بورس، زمین تا آسمان فرق میکند. خاندوزی که از قرار به جمع همان مسئولان توئیتبازی که با توئیتهای وقت و بیوقتشان باعث تغییرات بعضا آسیبزننده در بازارهای سرمایه میشوند، پیوسته با برخی موضعگیریهایش تشتت در تیم اقتصادی را یادآور میشود؛ مثل زمانی که غیرمستقیم از این میگوید که میخواهیم از بازار بورس برداشت کنیم و مینویسد: «حکم قانون را میدانیم، اما غیر از آثار تورمی، حتی از منظر عدالت هم، استفاده از منابع سازمان بورس یا خود شرکتها، حتما ترجیح دارد بر برداشت از ذخیره کل ملت ایران (صندوق توسعه ملی) آنهم در شرایط تحریم.» قطعا که این اظهارات با وعدههای حمایتی از بورس فرق دارد و بازارهای مالی به اینگونه اظهارنظرها حساس هستند.
از متمم بودجه تا خودرو و فولاد
نمونه بارز عــدم هماهنگی و تصمیمگیری در سروسامان دادن به مسائل اقتصــادی را همچنین میتوان در ماجرای متمم بودجه دید، درحالیکه ابراهیم رئیسی ۲۴ مرداد در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دستور ارسال اصلاحیه و متمم بودجه را داده بود. رئیس سازمان برنامه و بودجه ۸ شهریور عنوان کرد که دولت فعلا تصمیمی برای ارائه متمم به مجلس نگرفته و سعی بر اجرای همین بودجه دارد. همان موقع بسیاری با شگفتی از این اختلافنظر دو هفتهای در درون دولت به این عدم انسجام در بدنه تصمیمگیر اقتصادی این تیم پی بردند. در مورد ناهماهنگیهای اقتصادی دیگر در تیم دولت بد نیست مروری به گفتههای جواد نصراصفهانی، کارشناس بازارهای مالی نیز داشته باشیم که یکبار اظهار داشت: متأسفانه در چند ماه گذشته، هماهنگی اقتصادی در امورات مختلف در بدنه دولت دیده نشده است. بهعنوان نمونه در موضوع واردات خودرو شاهد اظهارنظرات متفاوتی بودیم. این درحالی است که سهم مهمی از بازار سرمایه ایران را صنایع خودروساز و قطعهسازان تشکیل دادهاند و این اظهارات بازار را ملتهب، سهامداران را نگران و فضا را برای سفتهبازی فراهم میکند. صنایع مرتبط با سیمان و فولاد نیز در ماههای اخیر با اظهارنظرات متناقض نمایندگان مجلس و وزیر صمت، با آسیبهای جدی مواجه شدند. اینکه دولت در بدنه خود هماهنگی اقتصادی داشته باشد به کارآمدی بازار سرمایه کمک زیادی کرده و آن را باثبات میکند. آقای رئیسی در آخرین مصاحبه تلویزیونی خود به مردم قول دادند تصمیمات شبانه نداشته باشند، اما اظهارنظرات شبانه بسیار زیاد اتفاق افتاده است که از جمله آن میتوان به مجوز واردات خودرو اشاره کرد.
معنای فرار سرمایهها به ترکیه
فضای ناامن سرمایهگذاری در کشور و رها شدن آن به حال خود نشان میدهد که لااقل تا به امروز کسی در این تیم چند پاره اقتصادی به فکر راهحل نیست و فعلا کسانی مثل خاندوزی هم به توئیت زدن مشغولند و در عوض این، سرمایههای کشور در حد صدها میلیون دلار به صورت ماهانه در خرید ملک در ترکیه خرج میشود. آمار و ارقام مرتبط با خرید خانه توسط ایرانیها در بازار املاک ترکیه درحالی منتشر میشود که ایران با این سرمایهگذاریها در واقعیت، اقتصاد ترکیه را از رکود نجات داده است. کسب عنوان اول رتبه خرید خانه در ترکیه درحالی همواره به ایرانیان میرسد که چندی پیش بابک دینپرست معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقهای وزارت کشور از شکست مصوبه صدور مجوز اقامت پنجساله برای خارجیها در ازای سرمایهگذاری یا سپردهگذاری بلندمدت ۲۵۰ هزار دلاری، گفته بود و اینکه حتی از آن سال تا امروز یک نفر هم برای سرمایهگذاری در ایران داوطلب نشده است. در چنین آشفتهبازاری اما دولت رئیسی با یک تیم شلوغ اقتصادی، ناهماهنگ و حضور کسانی که شرح وظایف بعضا مبهمی دارند، تحت عناوینی مانند دستیار اقتصادی و معاون اقتصادی رئیسجمهور و یا اینکه جایگاه حقیقی و حقوقی برخی افراد دقیقا مشخص نیست پای به عرصه گذاشته و در همین مدت اندک ساز ناکوک تیم اقتصادی وی نیز بر همگان عیان گشته. بخشی از این بدنه اظهاراتی را مطرح میکند که توسط بخش دیگر آن نفی میشود و البته که همین اظهارات غیرمسئولانه و متناقض مختلف از سوی مسئولانی که فقط حرف میزنند، زندگیهای بسیاری را تحتالشعاع قرار میدهد.
منبع:آرمان ملی
نظر شما