به گزارش بیداربورس، محمد یاسر طیبنیا که از مهر سال جاری مدیرعامل جدید شرکت فولاد مبارکه شده با انتشار مطلبی درباره میزان جدی بودن بحران گاز در شرکت های فولادی در دنیای اقتصاد اعلام کرد:کمبود برق در تابستان و گاز در زمستان به یکی از معضلات جدی صنایع تبدیل شده است. به خصوص اینکه دسترسی به منابع ارزان و پایدار انرژی، همواره به عنوان یکی از مزایای قابل توجه در تولیدمحصولات معدنی ایران در دنیا مطرح بوده و حال به دلیل عدم سرمایهگذاری های به موقع و مناسب طی سنوات گذشته این مزیت رقابتی در حال رنگ باختن بوده و حتی حفظ تولید را هم در هالهای از ابهام قرار داده است.
هر چند فولاد مبارکه توانسته با برنامهریزی لازم و مجموعه تدابیر، زمینه حفظ و ارتقای سطح تولید را فراهم آورد اما به طور قطع تداوم این چالش میتواند این روند را دچار مشکل کند.
پرسشی از پایه اشتباه!
نکته حائز اهمیت آن است که ۷۰ درصد نیاز ایران بر پایه گاز طبیعی تامین میشود و جایگاه دهم فولاد جهان بر همین مزیت نسبی گاز طبیعی بنا نهاده شده است. ضمن اینکه ایران نخستین کشور تولیدکننده فولاد بر پایه آهناسفنجی در جهان است. بنابراین مزیت تولید فولاد بر اساس گاز طبیعی بوده و تغییر چه در حوزه تامین چه در حوزه قیمت این حامل انرژی، میتواند این مزیت را تحت تاثیر قرار دهد.
این در حالی است که برخی در این رابطه شک و شبهههایی مطرح میکنند. به نحوی که ابهام اصلی این است که اگر قیمت گاز طبیعی به قیمت جهانی برسد، تولید فولاد توجیه اقتصادی دارد یا خیر؟ این پرسش از اساس اشتباه است. چراکه باید همه جوانب تولید فولاد و صنعت را در نظرگرفت و به این نکته دقت کرد که اقتصاد و اشتغال به تولید فولاد وابسته است.
نکته اصلی این است که میزان مصرف گاز ایران پس از آمریکا، روسیه و چین بوده ولی این نکته مهم نوع مصرف ایران جهت مصرفگرایی است. به نحوی که ۷۰درصد مصرف گاز در بخش خانگی بوده و ترکیب مصرف گاز در راستای توسعه صنعت نیست. در حالیکه توسعه تولید گاز همگام با توسعه بخش صنعت نیست. چون مسئله اصلی گاز بخش مصرف است و آمار توسعههای سالانه در سنوات گذشته، نشاندهنده افزایش مصرف گاز در بخش خانگی، نیروگاهی و صنایع عمده است و همین رشد در سالهای آتی تداوم خواهد داشت. این در حالی است که توسعه و تولید گاز تناسبی با برنامههای چشمانداز فولاد کشور در افق ۱۴۰۴ نخواهد داشت.
برآوردها حکایت از آن دارد که مصرف سالانه صنایع فولادی ۱۱ میلیارد مترمکعب است که معادل ۵. ۲ درصد مصرف گاز است. به نحوی که در ۴ یا ۵ سال آینده مصرف گاز صنایع فولادی به دو برابر افزایش خواهد یافت و براساس ظرفیتهای تولید فولاد به ۲۲ میلیارد مترمکعب خواهد رسید که با تولید توسعه گاز تناسب ندارد.
درخواست بازنگری در توسعه صنعت و پیشنهاداتی به دولت
در نهایت با توجه به این وضعیت باید در توسعه صنعت فولاد بازنگری جدی شود. در این میان شرکتهایی همچون فولاد مبارکه البته برای عبور از بحران محدودیت گاز در کوتاه مدت چارهاندیشی کرده تا بتواند تا زمان فراهمسازی زیرساختهای لازم از سوی دولت در سطح ملی زمینه را برای رفع بحران محدودیت گاز در کوتاهمدت فراهم کند اما در سطح کلانتر، تشکیل بازار بهینهسازی انرژی، یشنهاد عملیاتی است که در این رابطه "فولاد" نیز آمادگی را اعلام کرده تا معادل میزان صرفهجویی مصارف بخش خانگی را از مصرفکننده نهایی خریداری کند.
این اقدامات هم اکنون نیز آغاز شده و برای کاهش مصرف انرژی به ویژه گاز، اقداماتی بهعنوان نمونه، شارژ گرم اسلب در شرکت انجام میشود. از سوی دیگر، ذخیرهسازی به روش LNG و استفاده از آن در پیکهای مصرف و ذخیرهسازی گاز طبیعی در گنبدهای نمکی نیز طراحی شده که بر این اساس در کوتاه مدت با تشکیل کارگروههای تخصصی از کارشناسان مربوطه میتوان فرصت بهینهسازی در مصرف انرژی را توسعه بخشید.
در عین حال تشکیل اتاق فکر و کارگروههای تخصصی در حوزه گاز میتواند به تغییر بینش و فرهنگ در مصرف بهینه گاز در مصرف خانگی یاری برساند اما به هر حال باید به موازات آن مصرف بهینه در بخش خانگی در جامعه باید فرهنگسازی شود. چراکه اگر بخش صنعت در زمان اوج مصرف دچار محدودیت شود در درازمدت میتواند به امنیت جامعه خدشه وارد کند.
پیشنهاد دیگر آن است که تولید وسایل گازسوز با بهره وری بیش از ۹۰درصد است. به این معنا که بخاریهای قدیمی را با بخاریهای جدید جایگزین کرد که تا سال آینده این شرایط شدنی است و تمام تلاش فولاد مبارکه این است که در مدت کوتاه بهینهسازی مصرف گاز را در جامعه رواج دهد اما در شرایط کلی، شرکت آمادگی اجرای هرگونه راهکار کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت و هرگونه سرمایهگذاری برای عبور از بحران محدودیت انرژی گاز را همچون انرژی برق اعلام میکند. ضمن اینکه همه مشکلات، راهکار داخلی دارد. حتی راهکارهای داخلی در کوتاهمدت هم برای چالشها وجود دارد. فقط این راهکارها باید شناسایی شود و برای اجرا باید متولی وجود داشته باشد.
وزارت نفت هم برای شرکتهای مایل به سرمایه گذاری در بهینهسازی مصرف انرژی باید فرش قرمز پهن و برای چالشهای بزرگ فولاد با سرعت و دقت چارهای اندیشیده کند. در غیر این صورت به دلیل عدم توازن در زنجیره تولید، شرکتهای قوی جهان این صنعت را حذف خواهند کرد.
بر این اساس، طی سنوات و دهههای گذشته توسعههای مناسبی در صنعت به ویژه زنجیره فولاد رخ داد اما متناسب با آن در توسعه زیرساخت ها، اقدامی نشد و اکنون حوزه انرژی و مواد اولیه کمبود دارد. بنابراین رشد و سرمایهگذاری متناسب با میزان تولید در حوزههای زیرساختی امری ضروری است.
نظر شما