بورس ‌بازان در برزخ تصمیم گیری

حجم معاملات از مهم‌ترین پارامترهایی محسوب می‌شود که باید سرمایه‌گذاران موردتوجه قرار دهند، فارغ از اینکه بازار سهام چه سمت‌ و سویی دارد (مثبت و منفی) یا سرمایه‌گذاران به کدام گروه‌ها (برجامی و دلاری) میل پیدا کرده‌اند. بازار سهام را باید با توجه به حجم معاملات دسته‌بندی کرد.

به گزارش بیداربورس،  روزبه شریعتی، کارشناس بازار سرمایه در دنیای اقتصاد نوشت؛ عنوان رکود برای حجمی در محدوده ۳ تا ۳۵۰۰‌هزار میلیارد تومان، عنوان خنثی برای حجمی بین ۳ تا ۵‌هزار میلیارد تومان (برخی گروه‌ها مثبت، برخی دیگر منفی و حتی راکد هم دیده می‌شود) و رونق در بازاری که حجم معاملاتی بیش از ۵‌هزار میلیارد تومان دارد.

در حال حاضر حجم معاملات در محدوده ۳‌هزار میلیارد تومان است و گاه مشاهده می‌شود که برخی صنایع اعم از بانکی و خودرویی مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. روز سه‌شنبه اما به یک‌باره سهامداران به سمت خرید گروه پالایشی در پایان بازار میل پیدا کردند که عموما به جهش بهای نفت در بازارهای جهانی باز می‌گشت.

روز گذشته اما مجددا دو گروه بانک و خودرو در صدر توجهات بازار قرار گرفتند و پالایشی‌ها نیز معاملات متعادلی را در محدوده سبز تابلوی بورس تجربه کردند. ‌ در حال حاضر به نظر می‌رسد تقابل شکل‌گرفته روی تابلوی معاملات به دلیل حضور نوسان‌گیرها و سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدتی است که با هدف کسب بازدهی هرچند محدود اقدام به خرید و فروش لحظه‌ای می‌کنند.

بورس تهران در دو روز ابتدایی اسفند ماه سیگنال توافق را جدی گرفت؛ اما همزمان با تکذیب شایعاتی در خصوص همراهی خبرنگاران در سفر وزیر امور خارجه به وین و احتمال پایان یافتن مذاکرات و اعلام توافق (گفته شده امیرعبداللهیان هفته آینده عازم آفریقا خواهد شد و سفری به وین ندارد) و تشدید احتمال درگیری نظامی میان روسیه و اوکراین، زاویه دید معامله‌گران بورسی نیز تغییر کرد.

شاید بد نباشد مقایسه‌ای داشته باشیم با معاملات بورس در دو سال اخیر؛ در ماه‌های پایانی سال ۹۸ و ابتدای سال ۹۹ بازار سهام تقریبا نسبت به اخبار منفی واکنشی از خود نشان نمی‌داد، درکی از ورود پول هم نداشت و تنها قدرت و شتاب ورود پول بود که به بازار جهت می‌داد. اکنون هم شرایط هرچند متفاوت اما به همین منوال است.

تا زمانی که حجم معاملات در محدوده ۳‌هزار میلیارد تومانی قرار گرفته، رد پای تفکرات مختلف است که می‌تواند سمت و سوی دادوستدها را تغییر دهد. به عبارتی تا زمانی که حجم معاملات در ارقامی پایین قرار گرفته (به عنوان مثال سهام یک شرکت بزرگ بازار در یک روز معاملاتی نهایتا ۱۰‌میلیارد تومان معامله شد) کوچک‌ترین حرکت‌ و بی‌اهمیت‌ترین اخبار نیز می‌تواند به بازار جهت دهد.

در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت که بازار رمق بگیرد. تغییرات نرخ اسکناس آمریکایی نیز گواه همین موضوع است. اسکناس آمریکایی با یک سیگنال مثبت سیاسی تا مرز ۲۵‌هزار تومان عقب‌نشینی می‌کند و زمانی که سیگنالی مبنی بر احتمال فرسایش در مذاکرات مخابره می‌شود مجددا به کانال‌های بالاتر بازمی‌گردد.

در صنایع و شرکت‌های کوچک کماکان قدرت حضور فعالان همیشگی بازار سرمایه احساس می‌شود، به‌طوری که اکنون اگر سهام شرکت‌های حمل‌ونقلی و اساسا شرکت‌هایی که شناور بالایی ندارند در مدار مثبت قرار گرفته‌اند؛ یقینا این قبیل اتفاقات، متاثر از حضور همین قشر از فعالان بازار است. تقابل ذهنی و پیش‌بینی‌های متفاوتی از اهالی بازار به گوش می‌رسد که نشان از یک جهت مشخص ندارد. به عنوان مثال برخی از حقوقی‌های بازار متصورند که در صورت توافق در حوزه مذاکرات اتمی، نرخ دلار تا محدوده ۲۰‌هزار تومانی کاهش پیدا می‌کند و در چنین سطحی ماندگار خواهد بود. در نقطه مقابل برخی معتقدند اکنون نرخ فعلی دلار در کف خود قرار دارد و افت بیشتری را در بلندمدت تجربه نخواهد کرد. وجود چنین تقابل فکری فقط به دلیل شرایط برزخی مذاکرات هسته‌ای است.

در این میان بیراه نیست اگر بگوییم نوسان قیمت سهام در بورس تهران نشان از رفتارهای سرمایه‌گذاران قدیمی بازار سرمایه دارد، نه مردم عادی و ورودی‌های سال گذشته. ضمن اینکه با وجود وضعیت راکد کشور و احتمال بالای احیای زودهنگام برجام، بازده موردانتظار سرمایه‌گذار حرفه‌ای ۴۰‌درصد است (با توجه به اینکه در یک‌سال آینده انتظار می‌رود تورم به محدوده ۳۰‌درصد و کمتر برسد) که این رقم می‌تواند با در نظر گرفتن مجموع رشد قیمت و سود تقسیمی باشد.

در چنین شرایطی وقتی سهام خریداری شده طی مدت ۳ روز به بازدهی ۱۵‌درصدی برسد، فشار فروش افزایش می‌یابد چرا که اصطلاحا تارگت سرمایه‌گذار زده شده است. این موضوع نشان از تفکر اهالی بازار سرمایه دارد. فراز و فرود سهام شرکت‌های مختلف با سرعت بالا هم تا حدود زیادی از چنین تفکری نشات می‌گیرد.

فارغ از این موارد، با وجود مساعد بودن شرایط بنیادی اغلب شرکت‌ها و بهبود وضعیت بازارهای جهانی اما نمی‌توان برای پول تصمیم گرفت؛ چراکه سرمایه به صورت هوشمندانه تصمیم‌گیری می‌کند.

کما اینکه در صورتی که نسبت نقدینگی، ‌سپرده‌های غیردیداری و سپرده‌های بانکی را از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰ مورد مقایسه قرار دهیم، به افزایش حجم نقدینگی پی برده و درمی‌یابیم رقم قابل‌توجهی که از بورس خارج شده به سمت سپرده بانکی میل پیدا کرده است. سرمایه‌گذاران بزرگ برای سرمایه‌گذاری نسبت Risk/ Reward (ریسک به پاداش) را مورد ارزیابی قرار می‌دهند.

زمانی برای پول‌های بزرگ می‌توان سپرده‌ای ایجاد کرد که بهره موثر ۲۳ تا ۲۵‌درصدی داشته باشد. طبیعتا زمانی که سرمایه‌گذار بدون ریسک و گزند مالیاتی می‌تواند به چنین بهره موثری دسترسی داشته باشد، یقینا ترجیح می‌دهد به سمت سپرده بانکی حرکت کند.

باید بستری مهیا شود تا سرمایه‌ها به سمت بخش مولد اقتصاد کشور سوق پیدا کند. بازار سرمایه نیاز به ثبات رویه قانون‌گذار دارد اما متاسفانه چنین رویکردی دیده نمی‌شود و سرمایه‌گذار نمی‌داند که کدام‌ کالاها به صورت خام و کدام کالاها به صورت نیمه‌خام در حوزه مالیات‌گیری از شرکت‌ها مورد محاسبه قرار خواهند گرفت. در مجموع به نظر می‌رسد در صورتی که توافق هسته‌ای ظرف یک هفته آینده نهایی شود، بازار سرمایه با کمک گروه‌های برجامی می‌تواند تا پایان سال مقداری افزایشی شود. در صورت عدم‌احیای برجام اما انتظار می‌رود وضعیت فعلی بازار سهام تا روزی که توافق صورت بگیرد، ادامه پیدا کند.

کد خبر 14073

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =