به گزارش بیداربورس، دو تحلیلگر بازار سرمایه درباره مزایا و معایب شاخص بورس و جایگزینی شاخص هموزن در گفت و گو با دنیای اقتصاد، توضیحاتی را ارائه کردند.
*ایرادات شاخص کل قابلاصلاح است
مهدی سوری: یکی از ایرادات مهم و شاید اولین نکتهای که درباره شاخص کل وجود دارد این است که شاخص کل بورس است و سهام فرابورسی در این شاخص دیده نشده است. مسئله بعدی موضوع دوباره شماری است. برخی شرکتها زیرمجموعه یک شرکت بزرگ دیگر هستند و رشد و افت شرکتهای زیرمجموعه به شرکت بزرگتر و برعکس بستگی دارد اما اینها دوباره در شاخص کل حساب میشوند.
این دو موضوع را میتوان به عنوان بزرگترین ضعفهای شاخص کل که از آن استفاده میشود نام برد. مسئله دیگری که گاهی سهامداران را نسبت به شاخص کل دچار تردید میکند این است که ترکیب وزنی شاخص کل بر اساس ارزش بازار شرکتهای مختلف است درحالیکه بخش عمدهای از سهام این شرکتها مدیریتی است و در بازار معامله نمیشود.
پس سهمی که در پرتفوی افراد حقیقی قرار دارد به نوعی با نسبت تاثیری که در شاخص کل دارد، متفاوت است. موضوع دیگر این است که اگر امروز قیمت تمام سهام صفر شود شاخص کل صفر نمیشود. چون بازدهی نقدی سهمها در طول دوران سرمایهگذاری در عدد شاخص کل اثر گذاشته است. پس به میزان EPS که تقسیم شده شاخص مقداری باقیمانده دارد. در مقابل، حرف افرادی که از این فرمول دفاع میکنند هم غیرمنطقی نیست. آنها معتقدند اگر قرار است بازدهی شاخص کل نمایانگر بازدهی متوسط سهامداران باشد قاعدتا غیر از بازدهی قیمتی، بازدهی نقدی نیز وجود دارد.
همه ایراداتی که در شاخص کل وجود دارد قابلیت اصلاح دارد کما اینکه میتوان از شاخصهای دیگری در کنار آن استفاده کرد اما مسئله اصلی وزن زیادی شاخص کل است. در بورسهای جهانی نیز شاخصهای متعددی وجود دارد. اما به واسطه همبستگی زیاد رشد و افت سهمها در بازار در فرمولهای مختلف نیز رشد و افت شاخصها چندان متفاوت از هم نیست و اینطور نیست که برای مثال شاخصی برای مدت طولانی مثبت باشد ولی شاخص دیگری منفی.
ممکن است میزان مثبت یا منفی بودن آنها مقداری متفاوت باشد یا در بازههای زمانی کوتاهمدت استثنائا اختلاف بیشتری با هم داشته باشند اما چون برآیند حرکت عموم سهام بازار معمولا همبستگی بالایی دارد، برآیند حرکت شاخصها نیز با هم همبستگی بالایی دارد. شاخص کل استفادهای ندارد جز اینکه رسانهها بر اساس آن افت و رشد بازار را مخابره میکنند. در مقابل باید کمک کرد همانطور که ابزارهای جدید توسعه پیدا میکنند در کنار آن شاخصهای جدید نیز توسعه پیدا کنند مانند شاخصهایی که به فرابورس اضافه شدند یا شاخصهایی که برخی از شرکتهای خدمات نرمافزاری ارائه میکنند و بسیاری از این مشکلات نیز در آنها نیست.
اما به عنوان چیزی که در سایت tsetmc نمایش داده شود به یک شاخص کل در بازار نقدی احتیاج است که شامل بورس و فرابورس شود و دوباره شماری نیز در آن نباشد تا بتوان بنا بر تحلیلهای متفاوت از شاخصهای مختلف از آن استفاده کرد. در این میان برخی نیز این موضوع را مطرح میکنند که باید از شاخص هموزن به جای شاخص کل استفاده کرد و آن را مدنظر قرار داد اما این استدلال از پایه غلط است.
چون اگر شرکت بزرگی به چند شرکت کوچک تبدیل شود آن وقت وزن آن در شاخص برابر میشود که چنین چیزی منطقی نیست. چنانچه شاخصی تعریف شود که وزن آن با پرتفوی سهامداران خرد همخوانی داشته باشد و وزنی که به هر شرکت داده میشود متناسب با وزنی باشد که در پرتفوی سهامداران است این شاخص با نتیجهای که سهامداران خرد دوست دارند همخوانی بیشتری دارد.
*سهامداران خرد، طرفدار شاخص هموزن
احسان رضاپور: بزرگترین انتقاد وارده به شاخص کل این است که سهامداران در مقاطعی احساس میکنند روند و حرکت و در نهایت آن خروجی که شاخص کل نشان میدهد نمایانگر پرتفوی عموم سهامداران و سرمایهگذاران نیست. علت آن نیز اثر و وزن بیشتری است که شرکتهای بزرگتر بازار سرمایه در روند شاخص کل دارند. ممکن است در مقاطعی که بازار سرمایه مورد حمایت قرار میگیرد بیشتر آن دسته از سهمها مورد توجه بازارسازها و مدیران بازار باشند و آن دسته روند باثباتتر و بهتری را تجربه کنند.
این در حالی است که وضعیت کلی بازار ممکن است چندان مطلوب نباشد. این موضوع باعث میشود اغلب سهامداران گلایه داشته باشند این شاخص نشان دهنده وضعیت پرتفوی نیست. این اتفاق طبیعی است و پرتفوی سهامداران لزوما از سهام شرکتهای بزرگ تشکیل نشده و شامل کل سهامی است که در بازار وجود دارد.
هر کس به تناسب ریسکپذیری و اطلاعاتی که دارد ممکن است تعدادی از نمادها را در پرتفوی داشته باشد. از این منظر سهامداران بیشتر طرفدار شاخص هموزن هستند و معتقدند به واسطه اثرگذاری یکنواختی که نمادها میتوانند روی وضعیت کلی بازار در شاخص هموزن داشته باشند، پس نمایانگر بهتری برای سرمایهگذاران است. در بورسهای جهانی نیز طبیعتا شاخصهای موجود در بازارها مانند ۵۰ شرکت بهتر، شاخص سهام آزاد و شناور، ۵۰ شرکت بزرگتر وجود دارد و هر یک نیز برای مخاطبان کاربرد مشخصی دارند.
بعضا صندوقهایی بر مبنای این شاخصها طراحی شده و فعالیت میکنند تا بتوانند بازدهی متناسب و مشابه آن شاخصها را نصیب سهامداران و دارنده واحدهای صندوقها کنند. بیشترین انتقادات به مشکلاتی که شاخص کل دارد برمیگردد. چون در بازار شاخصهای متعددی وجود دارد که هر یک کاربردها و مصارف خود را دارند اما چیزی که بیشتر مطرح میشود شاخص کل است. شاید چون شاخص کل شباهت دقیق و نزدیکی با وضعیت پرتفوی سهامدار ندارد بیشتر مورد انتقاد قرار میگیرد در صورتی که اگر بیشتر به شاخص هموزن پرداخته شود این انتقادات تا حدود زیادی فروکش میکند و میتواند بیانگر وضعیت کلی بازار سرمایه ما باشد.
جایگزینی شاخص هموزن با شاخص کل میتواند جوابگوی نیاز سهامداران خرد باشد. سهامداران خردی که بخش زیادی از بازار سرمایه را تشکیل میدهند و وضعیت پرتفوی را با اطلاع رسانیهای مختلف بر مبنای همین مورد ارزیابی میکنند. البته شاخصهای دیگر نیز طرفداران خود را دارند و میتوانند برای بخش تخصصیتر بازار سرمایه برای تحلیلها، ارزیابی و مدیریت پرتفوها و تنظیم سبدها کمککننده باشند.
نظر شما