حواشی و ابهامات رشد شاخص در بازارسرمایه

در چند مدت اخیر بازارسرمایه به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و از همه مهم تر تورم موجود در ایران و رشد قیمت بازارهای جهانی؛ سبزپوش شد و توانست بخشی از جاماندگی خود را نسبت به بازارهای موازی جبران کند؛ ‌ اما موضوعی که بین فعالان بازار مطرح است؛ توجه خاص سازمان بورس، تنها به چند نماد است که حواشی زیادی ایجاد کرده است.

به گزارش بیدار بورس، در چند مدت اخیر بازارسرمایه به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و از همه مهم تر تورم موجود در ایران و رشد قیمت بازارهای جهانی؛ سبزپوش شد و توانست بخشی از جاماندگی خود را نسبت به بازارهای موازی جبران کند؛ ‌ اما موضوعی که بین فعالان بازار مطرح است؛ توجه خاص سازمان بورس، تنها به چند نماد است که حواشی زیادی ایجاد کرده است.

برخی این موضوع را به سال ۹۹ ربط می دهند و به عقیده آنها بازار بدون ترمز در حال حرکت مثبت است که ممکن خواهد بود مجددا خاطره سال ۹۹ در بورس تکرار شود؛ در نتیجه به نهاد ناظر هشدار دادند تا موضوع بی اعتمادی به بورس تکرار نشود.

از کمیسیون اقتصادی مجلس هم خواستاریم تا به این موضوع ورود کند و به بحث‌های خاص بورسی ریزبین‌تر شود.

** بهبود بازار سهام پس از سه سال

محمدمهدی زارع‌پور – کارشناس بازارسرمایه

در ابتدا مروری داشته باشیم بر عملکرد بازارهای مالی در سال ۱۴۰۱؛ در سالی که گذشته شاخص بورس باتوجه به رشد خوب اسفندماه در سال ۱۴۰۱ با بازده۳۰ درصدی رشد رو به رو شد، اما نکته حائز اهمیت بازده چندین برابری بازارهای موازی؛ از جمله بازارهای دلار، طلا مسکن و خودرو به عنوان رقبای اصلی بازارسرمایه بود که هرکدام از این بازارها به ترتیب ۸۷درصد، ۱۴۸ درصد، ۶۰ درصد و ۱۶۰ درصد رشد درصدی را در این سال تجربه کردند.

 دلایل عدم همراهی و نبود رشد مناسب بازارسرمایه در سال ۱۴۰۱ می توان به قیمت گذاری دستوری در صنایع مختلف، کنترل تورم بصورت تصنعی، نامشخص بودن سرانجام برجام، شفاف نبودن سیاست دولت در برابر بازارسرمایه و بسیاری دیگر از عوامل که باعث شد سهامداران نتوان اعتماد از دست رفته خود را نسبت به بورس احیا کنند، اما سوالی اصلی این است بازارسرمایه در شرایط فعلی ارزنده است یا نه؛ در جواب این مهم می توانیم به رشد بازارسرمایه پس از رشد نرخ ارز با یک لگ زمانی و افزایش سودآوری اکثر شرکت های بازارسرمایه اشاره کنیم؛ پس می توانیم به جرات بگوییم اتفاقاتی که در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ در بازارسرمایه رخ داد، بعد از سه سال رکود، کاملا طبیعی و منطقی است.

عوامل رشد شاخص در این چند وقت اخیر را نمی توانیم با رشد شاخص در ۵ ماهه ابتدایی سال ۱۳۹۹ مشابه هم بدانیم؛ زیرا که در سال ۱۳۹۹ بعد از دو سال روند مثبت شاخص روند خود را ادامه داد و بانک مرکزی اقدام به اعمال سیاست انبساطی و کاهش نرخ بهره در راستای حمایت از بازارسرمایه کرد، اما در ماه‌های پایانی سال ۱۴۰۱ دولت اقدام به استفاده از سیاست انقباظی کرده است، ولی می توانیم اتفاقاتی که در ماه های پایانی ۱۴۰۱ رویداد را مشابه اتفاقاتی که در سال ۱۳۹۷ رخ بدانیم.

در سال ۱۳۹۷ و ۱۴۰۱ بازارسرمایه بعد از چاپ نرخ ارز و پس از سپری کردن دوره چند ساله رکود خود با یک لگ زمانی به نسبت رشد نرخ ارز آغاز کرد، اما نکته قابل ذکر دیگر در راستای بیان تفاوت رشد شاخص در سال ۱۳۹۹ با اخیر بازارسرمایه می توان به تقویت زیرساخت‌ها و قوی تر شدن تحلیل افراد حاضر در بازارسرمایه اشاره کرد که خود باعث ورود افراد حرفه ای تر به این بازار و تقویت سواد مالی بقیه گروه های فعال در بورس شده است.

** نقش پر رنگ بازارهای جهانی در بورس

کامل ابراهیمیان – کارشناس بازارسرمایه

مهم‌ترین عاملی که باعث رشد ارزش شرکت های بورسی شده؛ بحث افزایش نرخ ارز بوده است. همچنین افزایش قیمت محصولات صنایع در بورس کالا و ثبات نسبی بازارهای جهانی نقش مهمی داشتند؛ در نتیجه تمامی این موارد منجر شد تا بازارسرمایه در یک نقطه ارزنده ای با اقبال سرمایه گذاران مواجه شود و شاهد رشد شاخص کل بورس بودیم. از این رو به نظر بنده شاخص سازی خاصی صورت نگرفته و در نهایت یک امر طبیعی محسوب می شود.

رشد بازار در سال ۹۹ به دلیل هجوم سرمایه گذاران جدید بود که بیش از صد هزار میلیارد تومان منابع وارد بورس شد که در نهایت این بازار دچار حباب شدیدی شد، ولی در حال حاضر دلایل بنیادی منجر به این رشد شده است.

** شاخص سازی بازار یا سازش با شاخص

محمدحسین شهیدزاده - کارشناس بازار سرمایه

در روزهای ابتدایی سال ۱۴۰۲ با رسیدن شاخص به اعداد سال ۱۳۹۹ این تناقض بین سهامداران ایجاد شده است که چرا بسیاری از سهم ها به اعداد سه سال پیش خود باز نگشته اند و اصطلاح "شاخص سازی" مجددا مابین سهامداران فراگیر شده است؛ واقعیت ماجرا چیست و چرا با بازگشت شاخص کل بازارسرمایه به اعداد گذشته، بسیاری از سهم ها به اعداد قبلی خود نزدیک هم نشده اند. در پاسخ به این مهم باید توجه داشت که کلیه سهم ها وزن یکسانی در عدد شاخص کل ندارند و طی این سه سال عرضه های اولیه بسیاری در کنار افزایش سرمایه شرکت ها صورت پذیرفته که در شاخص کل تاثیرگذار است؛ از طرفی هم میزان ورود پول حقیقی طی این سه سال تا به امروز به میزان خروج آن در سال ۱۳۹۹ به بعد نبوده است. بنابراین برای تحلیل بهتر وضع فعلی بازار باید اولا اثرات عرضه اولیه را حذف و ثانیا شاخص دلاری را تحلیل کرد.

با در نظر گرفتن این دو مهم، شاخص ریالی از مردادماه ۱۳۹۹ یازده درصد منفی و با در نظر گرفتن شاخص دلاری شصت و سه درصد منفی‌تر است؛ پس می توان نتیجه گیری کرد که عدد شاخص ریالی فعلی که به اعداد سال ۱۳۹۹ نزدیک شده، بسیار متفاوت از شرایط آن زمان است.

** جبران جاماندگی بازار در سال ۱۴۰۲

مبین ناظمی – کارشناس بازارسرمایه

اگر بخواییم واقع بینانه به بازار نگاه کنیم و بازگشایی دو نماد فلزی را بعد از افزایش سرمایه لحاظ کنیم؛ باید بگوییم که بازار بطور طبیعی و بر اساس عرضه و تقاضا افزایش داشته و نمی توان گفت شاخص‌سازی صورت گرفته شده است.

زمانی می توان این موضوع را مطرح کرد که در کلیت بازار هم تغییراتی را شاهد نباشیم؛ در صورتی که طی همین مدت شاهد رشد قیمت در اکثر نمادها بودیم و بسیاری از نمادها توانستند سقف ۹۹ خود را پس بگیرند و برخی هم فاصله کمی تا سقف ۹۹ دارند.

رشد اخیر بورس باتوجه به انواع متغیرها و بازارهای موازی که از سال ۹۹ تا سال ۱۴۰۲ تغییرات اساسی نداشتند و همچنان باتوجه به انتظارات تورمی و بحث امنیت سرمایه گذاری خود را تطبیق دادند و توانستند رشدی را تجربه کردند؛ در نتیجه می توان گفت که بازارسرمایه در سال ۱۴۰۲ می تواند جاماندگی خود را طی روزهای آتی جبران کند و از لحاظ ارزش دلاری در محدوده ۲۰۰ تا ۲۲۰ میلیارد دلاری تثبیت شود.

همچنین تنها در صورتی می توان انتظار رشد مشابه ۹۹ را داشت که دولت عزم جدی در فروش دارایی‌های خود در بازارسرمایه داشته باشد؛ در غیر این صورت نهایتا رشد بازار در حالت کلی بیشتر از تورم و رشد دلار در سال ۱۴۰۲ نخواهد بود.

** تلاش بی نتیجه نهاد ناظر

حسین حسین‌نیا – کارشناس بازارسرمایه

رشد اخیر بازارسرمایه که با پیشتازی شرکت های بزرگ و البته بنیادی شروع شده، پس از ماه ها سقوط و اصلاح بوده است. جاماندگی بورس از تورم و بازارهای رقیب معمای جدی برای فعالان بازار هست که البته باید بخش قابل توجهی از جواب را در دو واژه بی اعتمادی و ابهام جستجو کنیم.

 در شرایطی که حجم قابل توجهی از نقدینگی از بازار خارج شده و بخشی از آن عملا در بازارهای رقیب به سوداگری می پردازد و بازدهی های خوبی نیز دریافت می کند؛ تبدیل بازارسرمایه به مقصد نقدینگی کاری دشوار خواهد بود، مگر این که ابتدا پول های درشت موجود در بازار و یا حاشیه بازار بتواند عملکرد مناسب از بازدهی را در نشانگرهای بورس به تماشا بگذارد و پس از جلب توجه عموم به اخبار بازدهی بورس، با ورود نقدینگی رشد قیمتی در کلیت بازار اعم از سهام کوچک و متوسط قابل رصد خواهد بود.

پس اگر بخواهم پاسخ شفاف تر به سوال شما بدهم، حمایت از بازار اگر با تزریق نقدینگی و میدان داری اشخاص حقوقی و نهادها صورت بگیرد؛ نتیجه ای به جز رشد شاخص به صورت غیرمتوازن در مراحل ابتدایی نخواهد داشت و چون رشد شاخص کل متاثر از سهام شرکت های بزرگ از طرف مسئولان به عنوان نماگر بازدهی بازارسرمایه معرفی می شود؛ در حالی که پرتفوی بخش قابل‌توجهی از سهامداران چنین بازدهی را نشان نمی‌دهد. همچنین تلاش مدیران سازمان برای پاسخگویی به شائبه شاخص سازی نتیجه بخش نخواهد بود و راه‌حل را باید در اصلاح ساختار شاخص و قوانین مرتبط جستجو کرد.

در سال ۹۹ ما با تورم افسارگسیخته فعلی مواجه نبودیم، از سوی دیگر نرخ بهره بین بانکی در سطوح بسیار پایین قرار داشت و عملا سرمایه های سرگردان بورس را به عنوان محلی برای جولان می دیدند. همچنین  مسئولان نیز در آن مقطع به صورت مستقیم بورس را بهترین محل سرمایه گذاری معرفی می کردند، در نتیجه شرایط به سمتی رفت که وزن تحلیل تقلیل پیدا کرد و صرفا قدرت پول حرف اول را می زد و نهایتا با عملکرد نامطلوب دولت و عرضه etf پالایش به سمت سقوط سنگین پیش رفتیم، اما در شرایط اخیر شاهد تورم سنگین در کشور هستیم و همه فاکتورهای تحلیلی از ارزشمندی بازار چه به لحاظ رشد سودآوری و چه از نظر ارزش جایگزینی شرکت ها و دارایی های آن حکایت دارد، اما اتفاقات رخ داده در اقتصاد کشور که متاثر از عوامل بسیاری هست بازارهای رقیب قدرتمند و سوداگری را در برابر بورس ایجاد کرده است که ماهیت دیداری بودن دارایی در برخی از این بازارها به جذابیت آن ها افزوده است.

 از سوی دیگر سیاست های بانک مرکزی معطوف به کنترل تورم در ماه های گذشته با سیاست گذاری در نرخ بهره بین بانکی که به محدوده ۲۳% رسیده به رقیبی جدی برای بورس تبدیل شده است؛ پس شرایط امروز برای رشد سخت تر از سال ۹۹ اما ارزشمندی بورس بیشتر از سال ۹۹ است و باتوجه به قاعده کلی جبران جاماندگی بازدهی بازارهای رقیب در بلندمدت، سطح انتظارات برای رشد بورس بالاست.

** شاخص نیازمند بازبینی و تغییرات جدی

مسعود مهدیان – کارشناس بازارسرمایه

در یکی دو روز اخیر شاخص کل به محدوده سقف تاریخی خود نزدیک شده، شاخصی که به راحتی با چند سهم شاخص ساز عددهای بالایی را می تواند ثبت کند، ولی در طرف دیگر کلیت بازار رشد خاصی را نداشته باشد؛ به واقع به عنوان  نشانگر یا همان دماسنج بازارسرمایه به هیچ عنوان نمی توان قبول کرد. این تعریف که به سقف تاریخی خود رسیده زمانی درست است که در یک ثبات نسبی اقتصادی باشیم؛ یعنی قیمت دلار، سکه، ملک و دیگر بازار و کالا و خدمات هم رشد خاصی در دوسال و نیم گذشته نداشته باشند.

 به نظرم برای مقایسه بهتر می شود نسبت شاخص به دلار را حساب کرد، ارزش دلاری بازارسرمایه حتی با وجود اضافه شدن شرکت های جدید حدود ۶۰ درصد پایین تر از از سقف ۲ میلیون واحدی مرداد ۹۹ می باشد. همچنین قدرت خرید سهامداران حتی در صورت بازدهی یکسان سبد سهام و شاخص کل، به اندازه نصف تابستان ۹۹ هم نیست؛ بنابراین با توجه به مفروضاتی که ذکر شد و قبل تر هم اکثر صاحب نظران بازارسرمایه انتقاد به فرمول شاخص کل داشتند؛ مطمئنا عدد این شاخص نمی تواند نسبتی از بازدهی کل به مخاطب ارائه دهد و نیاز به بازبینی و تغییر جدی احساس می شود.

 در رابطه با رشد اخیر شاخص کل از جمله مهم ترین عوامل می توان به افزایش نرخ ارز در چند ماه اخیر و رشد تورم اشاره کرد، که در این بین بازارسرمایه به نسبت سایر بازارها جاماندگی معناداری پیدا کرده؛ به لحاظ مقایسه ای نمی توان گفت شباهتی به سال ۹۹ داشته باشد؛ چرا که امروز در نقطه ای از بازار قرار داریم که از دید بنیادی و ارزنده بودن کلیت بازار در شرایط مناسبی قرار دارد، اما در سال۹۹ به دور از تحلیل و منطق رشد شاخص کل و قیمت ها پیش می رفت و به نوعی حباب قیمتی تشکیل شده بود.

بنابراین بازار می تواند پس از ریز موج اصلاحی به لحاظ تکنیکی به زودی مسیر صعودی خود را ادامه دهد و به نظر بنده در سال ۱۴۰۲ بخصوص نیمه نخست امسال بازدهی بورس تهران به مراتب نسبت به سایر بازارها برتری خواهد داشت.

** نقدینگی به سال ۹۹ نرسید

سعید امیرشاه‌کرمی – کارشناس بازارسرمایه

طی معاملات روزهای ابتدای سال جدید بالاخره شاخص کل توانست رقم دو میلیون واحدی را مجددا تجربه کند، اما نکته مهم اینجاست پرتفوی کسی که سال ۹۹ و در زمان سقف شاخص، وارد بازار شده است در چه وضعیتی قرار دارد؟ اگر وی ترکیبی از سهام شرکت‌های مطرح شاخص ساز بازار(صنایع مختلف) را در پرتفوی خود داشته، چه میزان از زیان آن جبران شده است؟

پاسخ به این سوال مشخص می‌کند؛ شاخص کل و شاخص هم وزن نمی توانند به تنهایی ملاک مناسبی برای تحلیل وضعیت بازار باشند. موضوعی که کم تر کسی به آن توجه می‌کند، این است که رشد شتابان و پر قدرت ۹۹ به دلیل افزایش سرمایه ها و بازگشایی با رشد قیمتی ۱۰۰ درصدی نمادهای شاخص ساز، بازار مانند خودرو و خساپا و… بود.

 اتفاقی که به لطف نقدینگی عظیمی که وارد بازار شده بود، موجب شد رشدهای خیره کننده را رقم زند، اما در روند صعودی کنونی بازار، دیگر خبری از این ماجرا نیست! با وجود آن که میزان نقدینگی بازار نسبت به چند ماه قبل مطلوب تر است، اما در حدی نیست که بتواند هم زمان تمام صنایع را رو به بالا هدایت کند.

با وجود تمام این توضیحات و در شرایطی که دلار و طلا و ... نسبت به سقف های قبلی خود حداقل رشد۸۰ درصدی را تجربه کرده اند؛ بورس تهران نسبت به سایر بازارهای موازی ارزنده تر است و نیازمند جلب اعتماد عمومی است که قله‌های جدیدی را تجربه کند.

** حمایت سازمان بورس از چند نماد خاص

محمد رضانژاد – کارشناس بازارسرمایه

شاخص کل بازارسرمایه بعد از اصلاح قیمتی و زمانی سنگین از حدود  ۳۲ ماه گذشته در نهایت به محدوده سقف تاریخی خود رسیده است و باوجود سر به سر شدن ظاهری متوسط فعالان بازارسرمایه به دلیل رشد چند برابری سایر طبقات دارایی؛ از جمله املاک و مستغلات، خودرو، طلا و ارز کلیت فعالان بازار به لحاظ حقیقی با افت قدرت خرید مواجه شده اند و عمده ترین دلیل این اتفاق را می توان به رفتار نهادهای حاکمیتی در نیمه اول سال ۹۹ دانست که منجر به زیان های سنگین افراد مختلف از جمله افراد مبتدی تر و خروج این افراد با زیان های سنگین از بازار اشاره کرد.
در حال حاضر نیز به نظر می رسد نهادهای مالی حمایتی تاثیرگذار علاقه ای به رشد متناسب کلیت بازار نداشته و صرفا به حمایت از چند نماد خاص اکتفا کرده اند که همین امر باعث عدم تقارن بازار شده است که در صورت ادامه وضع موجود به نظر اتفاقات تلخ سال ۹۹ تکرار می شود.
از همین رو پیشنهاد می شود که حمایت از سهم ها باتوجه مبحث ارزندگی و توجیه پذیری اقتصادی انجام شود و صرف شاخص سازی یک نماد به عنوان عامل تاثیرگذار برای حمایت مطرح نشود.

لازم به ذکر است که در حال حاضر حدود ۱۰ نماد افت بیش از ۸۰%، ۲۰ نماد بیش از ۷۰% ، ۵۰ نماد بیش از ۶۰% و ۵۰ نماد حدود ۵۰% اصلاح کرده اند.

۳۶۰ نماد از ۶۳۰ نماد قابل معامله در مرداد سال ۹۹ هنوز به سقف تاریخی نرسیده اند؛ این در حالی است که ۲۷۰ نماد موفق به عبور از سقف تاریخی شده اند.

خبرنگار: مژده ابراهیمی

منبع: بیدار بورس
کد خبر 28260

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 5 =