به گزارش بیداربورس به نقل از دنیای اقتصاد میتوان گفت که بخشاعظم دلیل بروز چنین شرایطی در متن معاملات سهام، فقدان محرک در بازار است که سببشده تا زورآزمایی خریداران و فروشندگان در صحنه معاملات منجر به شکلگیری روند خاصی نشود.
بهعلاوه ارزش معاملات پایین توام با خروج پول حقیقی نیز که تکراریترین داستان سالجاری بورس تهران است، همچنان برقرار است. به هر روی باید دید که در ادامه مسیر معاملاتی در سالجاری، آیا بازار سهام خواهد توانست به سقف تاریخی خود در محدوده ۲میلیون و ۵۰۰هزارواحدی برسد یا خیر؟
*بازار از دریچه آمار
معاملات روز گذشته بورس تهران با افزایش نماگرهای بورسی و کاهش شاخصکل فرابورس همراه شد. شاخصکل بورس تهران با افزایش ۰.۲۹درصدی همراه شد و نهایتا در سطح ۲میلیون و ۳۱هزارواحدی کار خود را به اتمام رساند و برای هجدهمین روز معاملاتی متوالی به نوسان نامحسوس خود در محدوده ۲میلیون تا ۲میلیون و ۱۰۰هزارواحدی ادامه داد.
نماگر هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نمایش میدهد، معاملات سهشنبه را با صعود اندک ۰.۱۸درصدی به پایان رساند. شاخصکل فرابورس نیز بهعنوان نماینده سهام فرابورسی در روز گذشته، کاهش ارتفاع ۰.۱۴درصدی را تجربه کرد.
*خروج ادامهدار پول حقیقی
در معاملات روز گذشته بورس تهران، ۲۵۰میلیاردتومان نقدینگی حقیقی از بازار سهام خارج شد تا روند خروج مستمر پول حقیقی از بازار سهام همچنان ادامهدار باشد.با توجه به وضعیت رکودی و آرام در سایر بازارهای موازی، میتوان گفت که بخشاعظم این پولها یا در صفحه آنلاین معاملاتی کارگزاریها در انتظار ظهور فرصتهای خرید جدید در بازار مینشینند یا به سمت و سوی ابزارهای بادرآمد ثابت مانند صندوقهای بادرآمد ثابت گسیل میشوند. همچنین ارزش معاملات خرد بازار سهام نیز که شامل سهام و حقتقدم میشود، رقم ۳هزار و ۹۳۸میلیاردتومان را ثبت کرد تا ثبت ارقام نازل در این متغیر آماری نیز همچنان ادامهدار باشد.
*دلیل قهر و غضب حقیقیها
معاملات بورس تهران در ماههای اخیر در شرایطی پیگیری شدهاست که خروج نقدینگی حقیقی از گردونه معاملات سهام، تبدیل به یکی از تکراریترین سکانسهای بازار سرمایه شدهاست. بررسی اکثر آمار و ارقام معاملاتی، گویای این نکته است که مشارکت حقیقیها در جریان معاملات بازار سهام به کمترین حد خود در یک سالاخیر رسیدهاست. این موضوع را از درگاههای متفاوتی میتوان ردیابی کرد.
اولین مورد به تعداد کدهای فعال در بازار سهام بازمیگردد؛ بررسی آمارها نشان میدهد که تعداد کدهای سهامداری که معاملات مستمری را در ماههای اخیر انجام دادهاند، در کمترین میزان خود قرار گرفتهاست. افزون بر این، آمار پایین مشارکت در عرضه اولیهای که اخیرا انجام شد نیز در حکم تایید و مصداقی برای اثبات موضوع فوقالذکر است. مشارکت کم حقیقیها در صحنه معاملات سهام که همراه با ارزش معاملات پایین و خروج پول حقیقی از گردونه معاملات در ماههای اخیر جلوهگر شده، موجبات خلق یکی از رکودیترین و فرسایشیترین دوران بورس تهران را در سنوات اخیر فراهم کرده است و سببشده تا بازار سهام، مهجورتر از همیشه، نظارهگر خروج سهامداران خرد از قلمرو خود باشد.
نکته قابلتوجه این است که بازار سهام در کلیت خود از فقدان محرک امیدوارکننده رنج میبرد و همین موضوع باعثشده تا دیدگاه مثبتی به ادامه مسیر معاملاتی درمیان اهالی بازار سهام برقرار نباشد.
گفتنی است که سهامداران حقیقی و حقوقی از فعالیت خود در بازاری مثل بازار سهام اهداف متفاوتی دارند. سرمایهگذاران حقوقی بازار سهام، علاوهبر کسب بازدهی، اهداف مدیریتی یا به بیانی سادهتر بهدستآوردن سهم مدیریتی شرکتها را نیز بهعنوان بخشی از اهداف خود در شرکتهای مختلف پیگیری میکنند، اما تقریبا همه تمرکز سهامداران حقیقی در خرید و نگهداری سهام بر کسب سود و بازدهی معطوف است و این گروه از بازیگران تالار شیشهای، اگر عرصه را برای کسب سود از گردونه معاملات مناسب نبینند، عطای بازار سهام را به لقای آن میبخشند.
موضوعی که در برهه کنونی، نمود عینی آن در صحنه معاملات بورس تهران عیان و نمایان است و سهامداران حقیقی که از جریان خستهکننده و ملالآور معاملات سهام در تنگنا قرار گرفتهاند، به سمت درهای خروجی بازار سرمایه متمایل میشوند.
با نگاهی به گذشته بازار سهام میبینیم که هر موقع که بازار در کلیت خود یک روند صعودی قدرتمند را تجربه کردهاست، این موضوع توام با تزریق پول از سوی حقیقیها و ارزش معاملات بالا، رنگ واقعیت به خود گرفتهاست، بنابراین همانطور که سابقا ذکر شد، دلیل خروج حقیقیها از چرخه معاملات این روزهای بورس تهران، نبود چشمانداز صعودی فراروی بازار سهام است.
بهعلاوه با تداوم وضعیت رکودی در بازار سهام در ماههای اخیر، این موضوع برای سرمایهگذاران مشخص شده که سهامدارانی که در ماههای گذشته اقدام به عرضه سهام خود کرده و از تالار شیشهای خارج شدهاند، تصمیم مناسبی را اتخاذ کردهاند، چون بازار در ماههای گذشته چندان اوضاع و احوال مناسبی نداشته و از سوی دیگر سرمایهگذارانی که زودتر از بازار سهام خارج شدند، حداقل این فرصت را برای خود فراهم کردهاند که برای چند ماه پول خود را در بازارهای بادرآمد ثابت مانند سپردههای بانکی یا صندوقهای بادرآمد ثابت سرمایهگذاری کنند و از این ناحیه به بازدهی برسند، بنابراین میتوان گفت که با توجه به وضعیت نابسامان بورس در ماههای اخیر، ریسک نقد بودن برای سهامداران کمتر از ریسک سهامداری بودهاست.
با توجه به وضعیت نامناسب بورس، سهامداری همراه با کاهش ارزش دارایی تحتتملک سرمایهگذار همراه است و با توجه به فروکشکردن مقطعی انتظارات تورمی، نقد بودن نیز فعلا ریسک خاصی را برای کوتاهمدت به فرد سرمایهگذار تحمیل نمیکند و نتیجتا سببشده تا بخشی از حقیقیها فعلا ترجیح دهند تا از دور نظارهگر معاملات بازار باشند.
نظر شما