سید محمدرضا حسینی، حقوقدان بازار سرمایه و وکیل پایه یک دادگستری در یادداشتی برای بیدار بورس در خصوص تشکیل کانون سهامداران حقیقی از منظر حقوقی نوشت:

" همانطور که استحضار دارید به موجب ماده ۵۳ قانون بازار اوراق بهادار هر کدام از فعالان بازار ی‌توانند کانون مربوط به خود را تشکیل دهند و در حال حاضر سه کانون (کانون کارگزاران، کانون نهادهای سرمایه‌گذاری و کانون شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی سهام عدالت) تشکیل شده است

*آیا تشکیل کانون سهامداران خرد ضرورت دارد یا خیر؟

نظر می‌رسد با توجه به صلاحدید هر یک از اشخاص فعال در بازار و تجمیع اراده‌های آنها برای پیگیری و حمایت از حقوق خود تشکیل کانون به عنوان یک نهاد صنفی غیر دولتی می‌تواند موضوعات مربوط به سهامداران خرد را در قالب یک نهاد متشکل دسته‌بندی کرده و در راستای حمایت از آن اقدامات لازم توسط کانون انجام پذیرد.

اگرچه در ماده ۷ قانون بازار اوراق بهادار، وظایف سازمان بورس ذکر شده و اساساً تشکیل این سازمان به عنوان یک نهاد رگولاتور در راستای حمایت از سرمایه‌گذارانی است که به دلیل شکست بازار امکان دسترسی به بازار شفاف و منصفانه را ندارند و این موضوع به خصوص در بند ۱۱ ماده ۷ تصریح شده است؛ اما به نظر می‌رسد تشکیل کانون سهامداران حقیقی منافاتی با این وظیفه سازمان ندارد، چرا که اصولاً اختیارات حاکمیتی که سازمان بورس در چهارچوب قانون دارد قابل تسری به به کانون سهامداران خرد نخواهد بود و نهایتاً آن کانون نقش مشورتی و صنفی را در تجمیع و پیگیری خواسته‌های مربوط به سهامداران خرد ایفا خواهد کرد.

برای مثال در تصویب دستورالعمل‌های حاکم بر بازار سرمایه معمولا سازمان بورس از اشخاص حقیقی و حقوقی برای اظهارنظر در خصوص پیش‌نویس دستورالعمل‌ها کسب نظر می‌کند که کانون‌های موجود به تناسب منافع اعضای خود به این موضوع ورود کرده و اظهار نظر می‌کنند. حال با تشکیل کانون سهامداران خرد از دیدگاه اعضای این کانون نیز می‌توان منافع سرمایه‌گذاران خرد را به سازمان جهت اعمال در پیش‌نویس منتقل کرد. این موضوع در خصوص سایر تصمیمات سازمان نیز مصداق دارد.

*یک ابهام 

ابهامی که در کارکرد کانون سهامداران خرد وجود دارد، این است که ممکن است در طولانی‌مدت اداره این کانون به دست گروه اقلیتی بیفتد که منافع خود را بر منافع کانون و منافع سهامداران خود ترجیح دهند؟ قاعدتاً این موضوع را می‌توان از طریق تصویب اساسنامه مدون قوی که در آن اصول حاکمیت شرکتی به دقت رعایت شده، مد نظر قرار داد و از آن اجتناب کرد. همانطور که استحضار دارید به موجب بند ۷ ماده ۷ قانون بازار اوراق بهادار اساسنامه کانون‌ها به تصویب سازمان بورس خواهد رسید.

در یک جمع‌بندی می‌توان اینگونه بیان کرد که اساساً زمینه قانونی تشکیل کانون سهامداران حقیقی یا به عبارت دیگر سهامداران خرد وجود دارد و نیاز به قانونگذاری جدید مانند آنچه در پیش‌نویس اصلاح قانون بازار اوراق بهادار پیشنهاد شده بود نیست. همچنین به نظر بنده تعدد کانون‌ها که زمینه تجمیع نظرات و چند صدایی در بازار سرمایه را فراهم می‌کند امری مثبت است و لذا نهاد سیاستگذار می‌تواند به این موضوع به عنوان یک فرصت نگاه کرده و با این ابزارها اجازه دخالت و مشارکت فعالان بازار از طریق نمایندگان آنها در کانون‌ها را در عمال سیاست‌های حاکم بر بازار اوراق بهادار فراهم کند.