آموزش تعطیل

در روزهایی که دولت سرگرم دعوت مردم ناآگاه به بورس و تامین کسری بودجه خود بود، اهالی واقعی بازار با دلسوزی به آموزش سیل عظیمی از سهامداران چشم و گوش بسته‌ای پرداختند که بازیچه دست دولت شده بودند. قربانی‌ها کم نبودند، سهامدارانی که قربانی کسری بودجه دولت شدند. نوسهامدارانی که با آرزوی اخذ سودی که بتواند مال آنها را در مقابل تورم افسارگسیخته کشور محافظت کند، هرچه داشتند و نداشتند را به این بازار آوردند. یکی سرمایه ۳۰ سال کار کردن را آورد و دیگری تمام پس‌اندازهایش را، یکی با آرزوی خرید یک قلم لوازم خانه بیشتر در جهاز دخترش روانه بورس شد و دیگری با سودای خرید خانه‌ای بهتر. هرکس به بهانه‌ای به بورس آمد اما همگی به یک پشتوانه آمدند. پشتوانه‌ای به اسم دعوت دولت.

در بازی دولت همه باختیم

به گزارش بیداربورس در این بازی دولت، همه باختیم. بورس باخت، قدیمی‌های بازار باختند اما از همه بیشتر نوسهامدارانی باخت دادند که با چم و خم این بازار آشنا نبودند. همه ضرر کردیم و در نهایت پاسخ دولت به تمام اعتراضات این بود که تقصیر خودتان بود که بدون دانش و آگاهی در این بازار سرمایه‌گذاری کردید. بله دانش مهم است. آگاهی لازمه سرمایه‌گذاری است اما آیا در روزهایی که دولت سینه چاک کرده و سنگ سودآوری بورس را به سینه میزد، بستری برای آموزش این سیل عظیم سهامدار فراهم کرده بود؟ آیا در روزهایی که مجلس اجازه آزادسازی سهام عدالت را میداد، بستری برای آموزش این ۵۰ میلیون کد جدید بورسی فراهم کرده بود؟

عقوبت سخت برای یاددهندگان

در روزهایی که هر مسئولی خود را کنار کشید تا از ۵۰ قدمی وضعیت بورس هم رد نشود، اهالی قدیمی بازار برای آرامش بورس تلاش میکردند تا با آموزش مفاهیم ساده بورسی، با همان ابزارهای محدودی که در دست داشتند، دانش و آگاهی نوسهامداران را بالا ببرند تا بازار اسیر حرکت‌های هیجانی و صف‌نشینی‌های طولانی نشود. البته بودند نان به نرخ روزخورهایی که از این آب گل‌آلود به نفع خود ماهی گرفتند اما از قدیم گفتند که نمیشود بخاطر تعدادی شاگرد تنبل و شیطان، در مدرسه را گل گرفت. امروز نزدیک به دو سال از بازی‌های بورس میگذرد، اگرچه هنوز بسیاری از سهامدران در ضرر هستند اما به نسبت میتوان گفت شرایط رو به بهبود است و تجربه نشان داده پس از گذشتن از روزهای سخت، سرو کله بیانیه‌ها و قانون‌های شبانه ناگهانی پیدا میشود. این روزها هم در پیش نویس قانون بازار سرمایه خبر از عقوبت سخت برای آنانی که خدمات بورسی ارائه میدهند در نظر گرفته شده است.

در متن این پیش نویش آمده است : ماده ۳۸: هرگونه تبلیغ، آموزش، برنامه و یا محتوایی برای ارائه خدمات مرتبط با بازار بورس و اوراق بهادار بر اساس آیین نامه‌ای خواهد بود که ظرف مدت چهارماه پس از لازم الاجرا شدن این قانون توسط شورا و به تصویب هیئت وزیران می رسد. علاوه بر اقدامات نظارتی که بر اشخاص تحت نظارت اعمال می­گردد. تخلف رسانه ها از جمله صدا و سیما، مطبوعات، پیام رسان های اجتماعی، خبرگزاری ها و تبلیغات محیطی از این حکم مستوجب جریمه نقدی تا میزان ده برابر هزینه تبلیغ، برنامه و یا محتوای تهیه شده است که به منظور سرمایه گذاری به صندوق تثبیت بازار اختصاص می یابد. چنانچه رسانه تبلیغ کننده هزینه ای در ازای تبلغ اخذ نکرده باشد بر اساس قیمت و شرایط متعارف مربوط به تبلیغ جریمه تعیین می گردد.

فرهنگ‌سازی یک اصل اساسی در سرمایه‌گذاری

در همه بازارهای مالی فعالان این بازار را به داشتن دانش و  تجربه و داشتن سواد مالی تشویق می‌کنند کمااینکه در بازار سرمایه ایران نیز در سال‌های اخیر به خصوص از سال ۹۹ به بعد  لزوم آموزش مبنی بر نحوه سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه تاکید شده و مردم را به آموزش تشویق میکردند که با دانش و آگاهی وارد این عرضه شوند. آموزش و فرهنگ‌سازی یک اصل اساسی در سرمایه‌گذاری برای افرادی است که شناخت کافی و لازم از آن حیطه سرمایه­گذاری ندارند. با توجه به اینکه طرف‌های مخاطب سازمان بورس و اوراق بهادار کشور همه مردم هستند به ویژه اینکه توزیع سهام عدالت هم حدود ۵۰ میلیون مخاطب مستقیم برای این بورس ایجاد کرده؛ اموزش سواد سرمایه‌گذاری متوجه همه و همه مردم است تا توانمندی آنها در دریافت خدمات بازار سرمایه افزایش یابد.

سلطان بورس؟

اهالی بازار هم به این پیشنویس واکنش نشان دادند و سعی کردند با هشتک #سهامدار_مجرم_نیست از حقوق خود دفاع کنند. از نکات جالب این پیشنویس میتوان به اشاره آن برای پرداخت جریمه متخلفان به صندوق تثبیت بازار پرداخت. در روزهایی که بازار شیب تند نزولی داشت، مصوبه تزریق یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار تصویب شد اما هنوز به صورت کامل اجرایی نشده است. درآمدزایی برای صندوق تثبیت خوب است اما چرا اول به سراغ گرفتن حق این صندوق و مصوبه مجلس نمی‌روید؟

به گفته کارشناسان در این پیشنویس با تعیین جرم برای فعالان بازار سناریویی تکراری در ذهن تداعی میشود، حکایت وجود سلطان‌هایی که بازاری را با چالش روبه‌رو میکنند. جمشید بسم‌اللهی که باعت و بانی تمامی مشکلات ارزی شد. وحید مظلومین که با خرید ۷۴۰ میلیارد تومان، سلطان سکه نام گرفت و توانست یک تنه سکه را گران کند و آیا به زودی اسم سلطان بورس هم به گوش میرسد؟ از یاد نبریم دلار بدون جمشید بسم الله هم به کانال ۳۰ هزار تومان و سکه با وجود اعدام مظلومین به ۱۳ میلیون تومان رسید، بهتر نیست به جای راه‌حل‌های تکراری و پیدا کردن مقصرهایی که تاثیری در روند بازار ندارند، مشکلات را ریشه‌ای حل کنیم؟

کد خبر 11485

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 7 =