به گزارش بیداربورس، امیر رضا اعلاباف درخصوص آینده سرمایهگذاری در صنعت پالایشی و الزامات توسعه آن به دنیای اقتصاد اعلام کرد: صنعت پالایشی سرمایه بر است. با بررسی پروژههایی که در سراسر دنیا انجام شده با ۲۰ تا ۲۴.۲ هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش در روز، سرمایه گذار به نقطه سرمایهگذاری مناسب خواهد رسید.
برای مثال اگر با یک سناریوی میانه، قصد راهاندازی شرکت پالایشی مثل پالایشگاه بندرعباس را در نظر داشت، بیش از ۷ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد و هزینههای عملیاتی هم با کسر هزینه انرژی و استهلاک به ازای هر بشکه حدود ۳ دلار تمام میشود. بنابراین پالایش صنعت سرمایه بری است.
در حال حاضر چند پروژه مثل هرمز، خوزستان، پارس و آناهیتا در دست احداث هستند که طبق سناریوی معمولی سرمایهگذاری شده است. اما پروژه پترو پالایشگاه سلیمانی با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه با نوع خوراک نفت خام سنگین در بندرعباس با بودجهای ۱۱میلیارد دلاری یکی از پروژههای قوی است که اعتبار آن بسیار بالاتر از میزان استاندارد است.
البته این هزینهها بستگی به ضریب پیچیدگی پالایشگاه هم دارد و هرچه واحد پالایشی ضریب پیچیدگی بالاتری داشته باشد و فرآوردههای باکیفیتتر تولید کند، طبیعتا میزان هزینه احداث هم بالاتر خواهد رفت. مثال دیگر پروژه مروارید مکران با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه است که خوراک آن نفت سنگین و نیمه سنگین است و بودجه آن ۷ میلیارد دلار درنظر گرفته شده است.
اختلاف عدد اعتبار این دو واحد صنعتی تفاوت بین صنایع پالایشی و پترو پالایشی را نشان میدهد. پروژه سلیمانی، تلفیقی بین پالایش و پتروشیمی است و به همین دلیل بودجه احداث آن به میزان قابلتوجهی بیشتر است.
بحث تامین مالی یا فاینانس بسیار مهم است و همکاریهای تنگاتنگی بین بخش خصوصی و دولت میطلبد. البته از ابزارهایی مثل قراردادهای BOT هم میتوان استفاده کرد و دولت با تسهیلات ارزانقیمت میتواند به سرمایهگذاریهای پالایشی کمک کند. اما چند مشکل وجود دارد. اول اینکه کیفیت فرآورده های تولیدی بعضا شرایط مناسبی ندارد. متاسفانه صنعت نفت در دهه گذشته به سبب روند خروج سرمایه و عدمثبات و پیشبینیپذیری اقتصاد، عملا سرمایه گذاری آنچنانی نداشته و میزان استهلاک اقتصادی بیشتر از سرمایهگذاری بوده که نتیجه آن تشکیل سرمایه ثابت ناخالص منفی است.
همین موضوعات باعث شده سرمایهگذاری آنچنانی وجود نداشته باشد و مدت زمان اجرای پروژهها طول بکشد یا بعضا متوقف شود. چون در ایران محصولات با نرخ هاب خلیجفارس معامله میشود، کرکاسپرد و نرخ ارز در سودآوری اثر زیادی دارد و عملا هرچه کیفیت محصولات بیشتر باشد کرکاسپرد بالاتری خواهد داشت. بنابراین تمرکز روی کیفیت محصولات میتواند سودآوری این صنعت را افزایش دهد.
همچنین برای توسعه صنایع پالایشی می توان از ظرفیتهای بسیار مناسب بازار سرمایه جهت تامین مالی مبتنی بر سرمایه و بدهی این بنگاهها استفاده کرد. قطعا برای توسعه زیرساختهای لازم، بازار سرمایه میتواند بازوی مطلوبی برای تامین سرمایه که گزاره مهمی است، باشد و مردم هم در این پروژهها سهم داشته باشند.
چالشهای صنعت پالایشی
مورد اول و دوم قیمت نفت خام و کرک اسپرد است. کرک اسپرد محصولات تفاوت دارد و فرآوردههایی که در بالای برج تقطیر فرآوری میشود سود بالاتری دارند. مورد سوم هم نرخ ارز است که تفاوتهای بین نرخ نیمایی و آزاد، بازار را اذیت کرده که البته این شکاف کاهش یافته و مسلما پس از مشخص شدن سرانجام برجام میتوان انتظار نشانههای مثبت داشت.
نرخ نیمایی هم متاثر از نرخ آزاد بوده که سیاست گذاری آن به عهده دولت است. یکی از چالشهای دیگر این صنعت گزارشگری مالی است. هر سال نرخ های علیالحساب توسط شرکت پالایش و پخش نفت لحاظ میشود و بعد از رسیدن نرخهای قطعی در صورتهای مالی حسابرسی شده تغییرات قابل توجهی در اعداد و ارقام سود و زیان مشاهده می شود که تاثیر قابلتوجهی در روند بازار سرمایه هم گذاشته است. مسلما بحث گزارشگری مالی باید بهبود پیدا کند زیرا یکی از اساسیترین چالشهای صنعت پالایش در بازار سرمایه است.
دورنمای صنعت
سوخت فسیلی منبعی محدود از انرژی است و در دهههای آینده بالاخره ذخایر نفتی به پایان خواهد رسید. از آن طرف در دنیا سرمایهگذاریهای قابل توجهی برای سوختهای پاک و تجدیدپذیر صورت گرفته است. به گونهای که احتمالا در سطح جهان دهها پالایشگاه به پایان کار برسند. البته پیشبینی میشود جهان حتی در سال ۲۰۵۰ هم بیش از ۵ میلیون بشکه فرآوردههای نفتی مصرف خواهد کرد.
رفته رفته سهم انرژیهای پاک افزایش مییابد و مسلما بهتر است در ایران هم این قدم برداشته شود. پس از نظر زیستمحیطی این صنعت در سالهای آینده کوچکتر خواهد شد اما موقعیت ایران متفاوت است. نفت هنوز بخش عمدهای از بودجه را تامین میکند و این امر باید با تنوع بخشیدن به سبد صادراتی و سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای پاک به مرور کاهش پیدا کند.
نظر شما