به گزارش بیداربورس، امیر رضا اعلاباف با اشاره به اثر سیاستهای اشتباه سه سال اخیر سازمان بورس و دولت در عدم ثبات بورس و انتشار مطلبی با عنوان "بورس در میانه جنگ" در دنیای اقتصاد، اعلام کرد: بطور کلی بیش واکنشی در اخبار و وقایع در سطح بازارهای مالی اتفاقی رایج و طبیعی است. به طوری که حتی در بازارهایی نظیر ارز که کارآیی قوی دارند فاصله گرفتن از سطح تعادلی در برخی موارد مشاهده می شود.
در بورس ایران هم این موضوع با توجه به عمق کم بازار و رکود حاکم بر فضای معاملات بر اثر تصمیمات بخش سیاست گذاری به چالش بزرگی تبدیل شده است. معاملهگران حتی مواردی را که اثر منفی خاصی روی بازار و عملکرد حقیقی شرکتها ندارند در قیمت سهام فراتر از انتظار منعکس میکنند و ریزشهای مکرر در سطح کلیت بازار دیده که بر اثر رویکرد منفعل سازمان بورس نیز تشدید و نگرانکنندهتر میشود.
در ابتدا به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود دست به معاملات مبتنی بر احساسات و هیجانات نزده و با بررسی دقیق و کارشناسانه چشمانداز و مفروضات جدید بازار و شرکتها در صورت نیاز اقدام به تغییر موقعیت نسبت به سهام و همیشه سطح ارزندگی شرکتها را بررسی کنند تا در صورت ایجاد فرصتهای خاص بر اثر ریزش و فروش هیجانی بتوانند از این موقعیتها بهترین بهره را ببرند.
پیرو تزریق اخبار جنگ و بیثباتی بازار و با وجود انتشار گزارشهای شش ماهه شرکتها که در برخی بخشها عملکردهای مناسب و بهتر از انتظارات وجود داشت و کلیت گزارشها به جز بخشهایی از بازار مثبت ارزیابی میشود، همچنان بازار در بیاعتمادی کامل به سر میبرد و عملا واکنش مثبتی به این گزارشها نشان نداده و به ریزش بیشتر دامن زده است.
شرایط فعلی، موضوع جدیدی نبوده و به نظر میرسد شکنندگی و ضعف از همان لحظه آغاز ریزش تاریخی مرداد سال ۹۹ در پی تشکیل حباب قیمتی قابل توجه ادامه پیدا کرده است. بر اثر سیاستهای مخرب دولت در سه سال گذشته هر بار ضربهای به پیکره اعتماد سرمایهگذاران وارد شده و متاسفانه بورس دیگر اولویت سرمایهگذاران محسوب نمیشود.
از آزمون و خطای سیاستهای عجیب و اشتباه نظیر دامنه نوسان نامتقارن، ممنوعیت معاملات روزانه و عملکرد ضعیف بازارگردانها گرفته تا انفعال سازمان بورس به عنوان متولی واکنش نشان دادن به چالشها و حل مشکلات و احقاق حق سهامداران و برخورد قاطعانه با متخلفان همگی از کوتاهیهای سازمان بورس در این سالها است.
در بخش دولتی نیز سیاستهای مخرب متعددی طی این سه سال سخت رخ داد که شامل موارد بودجهای، حل نشدن مشکلات صنعت خودرو، پافشاری بر قیمت گذاری دستوری و سیاستهای اشتباه، ماجرای تکراری و خطرناک فرمول قیمتگذاری نرخ خوراک گازی پتروشیمی ها، نامههای رفت و برگشتی میان بخشهای دولتی، تهدید مالکیت خصوصی و ساز و کار بازار در بورس کالا، سیاستهای ارزی نادرست و زیانآور برای صنعت، وعدههایی که هیچگاه عملی نشد و بسیاری موارد دیگر تنها خلاصهای کوتاه از نحوه تخریب اعتماد سرمایهگذاران و از بین بردن پیشبینیپذیری و ثبات بورس در کنار عدم حمایت عملی از جانب بازوی سیاست گذاری دولتی است.
مشخص است مشکلات فعلی بیشتر از اینکه در مسائل بنیادین و عملکرد مالی شرکتها ریشه داشته باشد، مربوط به تخریب اعتماد سرمایهگذاران است. آنچه در بازارها سبب ایجاد بازدهی، کارآیی و نقدشوندگی میشود در حقیقت همان اعتماد سرمایهگذاران است. متاسفانه این اعتماد بهراحتی از بین میرود و جبران آن بسیار زمانبر و مشکل است.
یکی از عوامل اصلی موفقیت بلندمدت و پایدار در بازار سرمایه در کنار تخصص و دانش، موضوع صبر و کنترل احساسات است. عبور از شرایط نامناسب فعلی نیز در بلندمدت قطعی بوده و در صورت گزینش سهام مناسب و تشکیل سبد سرمایهگذاری بهینه میتوان علاوه بر پوشش تورم و کسب بازدهی مناسب، آلفا یا بازده مازاد بر بازده مورد انتظار طبق الگوهای قیمتگذاری دارایی را نیز بدست آورد.
سطوح قیمتی نازل فعلی که بر اثر اخبار اخیر تشدید شده، فرصتی بینظیر برای سرمایهگذاران مبتنی بر ارزش بوده و در صورت انتخاب شرکتهای مناسب و کمریسک تر با نرخ رشد جذاب با یک دوره و دید زمانی میانمدت میتوان عایدی سرمایه و بازده نقدی مناسبی را تا بهار سال آینده کسب کرد.
نظر شما