سید جواد درواری، کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی برای بیدار بورس نوشت:
دستیابی به توسعه پایدار مهمترین هدف اقتصادی یک کشور است که از طریق رشد و هماهنگی بین بخشهای مختلف اقتصادی و سیاسی در کشور به دست میآید. بازارهای مالی نقش حیاتی و مهم در تجهیز و هدایت وجوه موجود در اقتصاد به سمت بخشهای تولیدی و صنعتی و بهتبع آن بهبود رشد اقتصادی هستند. بازارهای مالی دارای نقش اساسی در رشد بخشهای مختلف اقتصادی، اشتغال، سرمایهگذاری و درکل بهبود اقتصاد و رفاه پایدار و بلندمدت جامعه است. بازار سرمایه از اجزاء تشکیل¬دهنده بازار مالی و یکی از ابزارهای اصلی تأمین مالی در یک اقتصاد محسوب میشود. بازار سرمایه فعال و یکپارچه به سبب نقش اساسی در گردآوری منابع و تأمین مالی بنگاهها، تخصیص بهینه و هدایت منابع بهسوی مصارف و نیازهای سرمایهگذاری در بخش¬های مولد اقتصادی، افزایش شفافیت اطلاعاتی و وجود مسئولیت پاسخگویی، تأثیر زیادی در رشد اقتصادی کشورها ایفا میکند. بازار سرمایه در صورت ارسال اطلاعات صحیح و بهموقع و داشتن عملکرد خوب و قابلقبول، اثر مثبت و قابلملاحظهای بر روی متغیرهای کلان اقتصادی داشته و توسعه این بازار، نقش بسزایی در فرایند رشد اقتصادی کشور ایفا میکند. یکی از مهمترین ویژگیهای بازار سرمایه شفافیت میباشد که از مؤثرترین روشهای تنظیم اقتصاد است و بورسها (بورس اوراق بهادار، بورس کالا و بورس انرژی) به دلیل شفافیت بالا، امکان نظارت دقیق دارند تا ضمن تضمین شفافیت معاملات، منافع همه طرفها تأمین شود و در کنار بازارهای نقدی و مالی جریان معاملات را تضمین و تعادل در بازار را حفظ میکنند.
مطابق فرمایشات مقام معظم رهبری، شعار سال ۱۴۰۳ "جهش تولید با مشارکت مردم" است که بازار سرمایه نقش بسیار مهمی را در تحقق این شعار ایفا میکند زیرا اولاً منافع بیش از ۵۰ میلیون نفر از افراد جامعه بهواسطه دریافت سهام عدالت با بازار سرمایه گرهخورده است و دوما در بازار سرمایه بیش از ۸۰۰ شرکت پذیرفتهشده در گروههای مختلف صنعتی ازجمله پتروشیمی، پالایشی و فراوردههای نفتی، فلزات اساسی و مواد معدنی و ... مشغول فعالیت هستند که تأثیر بسیار زیاد و ویژهای بر رشد تولید و رشد اقتصادی دارند.
قطعاً رشد اقتصادی و رشد تولید با مشارکت مردم از مسیر بازار سرمایه میگذرد (با توجه به پتانسیلهای آن شامل شفافیت، تأمین مالی سریع برای صنایع و شرکتها و توانایی جذب سرمایه و هدایت آن به سمت تولید و ایجاد داراییهای مولد).
از دیگر سو مهمترین چالـش سرمایهگذاری در ایـران که ناشـی از چالشهای سـاختاری اقتصـاد ایـران اسـت مانند ریسـک بـالای اقتصادی کشور به دلیل تحریمهای ظالمانه، عــدم ثبــات سیاسی و اقتصــادی داخلی و خارجی، محدودیتهای بانکی و مشکلات نقلوانتقال پول، گستردگی فعالیتهای دولتی در نظام مالی، فضای غیررقابتی، تغییرات مداوم، مصوبات و بخشنامههای خلقالساعه و قوانین دست و پاگیر، موانع حقوقی و عدمحمایت از سرمایه و سرمایهگذاری موانع از جذب سرمایه و سرمایهگذاری در کشور است. بازارهای مالی به تحولات اقتصادی و سیاسی حساس هستند هرگاه کشور دچار تنش¬های اقتصادی و سیاسی شود و شرایط بیثباتی به وجود آید، میتواند در اعتماد سرمایهگذاران تأثیر منفی بگذارد. این کاهش اعتماد سرمایهگذاران میتواند منجر به کاهش ورود سرمایه و افزایش خروج سرمایه شود و درنتیجه باعث کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت سایر ارزها میگردد. و در شرایط بیثباتی ممکن است سرمایهگذاران تمایل به انتقال داراییهای خود به داراییهای امن داشته باشند. تنشهای اقتصادی و سیاسی میتواند باعث ایجاد شایعات و پیشبینیهای منفی شود که این موضوعات خود میتوانند بهصورت مستقل روی قیمت ارز تأثیر بگذارند و واکنشهای زنجیرهای را در بازار ایجاد کنند. به بیانی دیگر، بازارها عموماً بهتمامی اتفاقاتی که میتواند بهنوعی ریسک یا ابهامی را تحمیل کند واکنش نشان میدهد و حرکت کلی بازار را تحت تأثیر قرار دهند. طبیعتاً وقتی اقتصادی دچار ریسک، مخصوصاً از نوع ریسک سیستماتیک میشود، نقدینگی به سمت گزینههای سرمایهگذاری کم ریسک هجوم میبرند.
همچنین علاوه بر موارد ذکرشده فوق که برجذب سرمایه در کشور تأثیرگذار است مواردی مانند عدم وجود سازمان بورس کارآمد (ناشی از عدم استقلال کافی)، عدم هماهنگی لازم بین بانک مرکزی بهعنوان متولی بازار پول و سازمان بورس بهعنوان متولی بازار سرمایه، عدم وجود نقدینگی، قیمتگذاری دستوری محصولات که آفت اقتصاد و بازار سرمایه است، مشکلات پیش روی خصوصیسازی در برخی صنایع، نوسانات نرخ ارز، نرخ بهره بالا در تأمین مالی در سیستم بانکی، تأمین خوراک و مواد اولیه و مشکلات انرژی برخی صنایع، کسری بودجه دولت و فروش اوراق بدهی و ... بازار سرمایه را با چالش مواجه کرده و موجب می¬شود تا سرمایه¬گذاران نتوانند ارزیابی قابلاطمینانی از سرمایه¬گذاری خود داشته باشند و سرمایهگذاران بازارهای موازی با بازار سرمایه (بازار طلا و ارز) را به سرمایهگذاری در بازار سرمایه ترجیح دهند و سرمایه و نقدینگی به سمت بازارهای غیر مولد هدایت شود.
در این شرایط دولت موظف است در راستای تحقق اهداف و شعار اعلامشده توسط مقام معظم رهبری در جهت رشد اقتصادی و رشد تولید با مشارکت مردم بسترهای لازم را فراهم نموده و حمایتهای لازم از بازار سرمایه را انجام دهد. این حمایت باید دارای اثرات بلندمدت باشد و منافع عموم جامعه را تأمین نماید و باید به این نکته توجه کرد که حمایت دولت نباید با دخالت در بازار سرمایه و بازار سازی و دستکاری در سیستم عرضه و تقاضا انجام شود. (مانند فعالیت کنونی و بیاثر و مسکن موقتی صندوق توسعه بازار در سازمان بورس و اوراق بهادار که با عنوان "حمایت از بازار سرمایه" با خریدوفروش سهام شرکتها سیستم عرضه و تقاضا را بر هم میزند و در بازار دخالت میکند).
حمایت دولت از سرمایهگذاری باید طوری باشد که شرایط سیاسی و اقتصادی کشور به ثبات نسبی برسد تا قابل پیشبینی باشد و چالشهای سرمایهگذاری در کشور را تا حدودی برطرف کرده و مشکلات بازار سرمایه و شرکتهای فعال در آن رفع شود تا سرمایهگذاران اعتماد لازم را کسب کنند و ارزیابی قابلاطمینانی از سرمایهگذاری خود داشته باشند و ترغیب به سرمایهگذاری در بازار سرمایه شوند.
مروری بر شعارهای انتخاباتی
تقریباً تمام نامزدهای انتخاباتی به اهمیت بازار سرمایه اذعان دارند و در این خصوص صحبتهایی را مطرح نمودهاند که مروری مختصر خواهیم داشت:
جناب آقای محمدباقر قالیباف: قصد دارم اقتصاد را پیشبینی پذیر کنم، حتماً بهترین مکان نظام تأمین مالی است، بورس ما باید بهجایی برسد که سرمایههای حبس شده در صندوقهای امانات را جذب کند، این مهم وقتی محقق میشود که دولت در بورس مداخله نکند، وقتی دولت سیاست قیمتگذاری را اجرا میکند سودآوری شرکتها با چالش مواجه میشود، بدون بازار ثانویه نمیتوانیم بازار اولیه را رونق بدهیم، مردم در بورس سرمایهشان ازدسترفته و به ما اعتماد ندارند و پولهای خود را به دلار تبدیل میکنند، دولت در حال نابود کردن بورس با سودهای بالای بانکها می¬باشد.
جناب آقای مسعود پزشکیان: برای حمایت از بورس نرخ خوراک صنایع را چند برابر کردند و مصوبه را دو ماه در کشوی معاون اول نگه داشتند تا نورچشمیها فرصت کافی برای خالی کردن پرتفویشان را داشته باشند. اینطور شد که سقوط بزرگ اردیبهشت ۱۴۰۲ شکل گرفت مشکل بورس همان مشکل اقتصاد کشور است دخالت ناروای دولت در کسبوکارها و تحریمهای بینالمللی، قرار بود سهروزه مشکل بورس حل شود اما بحران ۳ سال کامل ادامه یافت.
جناب آقای سعید جلیلی: اگر سازوکاری تعریف شود تا مردم در سهام پروژههای سود ده مثل ساخت پالایشگاه و پتروشیمی و نیروگاه سرمایهگذاری کنند این دو سر سود خواهد شد، اعتماد مردم صدمهدیده است و در سال ۹۹ از مردم دعوت کردیم وارد بورس شود بهجای اینکه بازار اولیه را رونق بدهیم مردم را در بازار ثانویه مشغول کردیم مردم بهجای مشارکت در اقتصاد مولد افتادند به بورسبازی درنهایت مردم ضرر کردند و اعتماد آنها از بین رفت این ناشی از برنامه نداشتن دولت بود باید مردم را وارد اقتصاد کرد و برایش برنامه هم داشت.
جناب آقای مصطفی پورمحمدی: مبارزه با فساد از مسیر شفافیت بازار سرمایه میگذرد، مردم در بورس سرمایهشان ازدسترفته و به ما اعتماد ندارند و پولهای خود را به دلار تبدیل میکنند، در کشور گردش معاملاتی ما باید در فضایی شفاف صورت پذیرد و بورس کالا این فضای شفاف را فراهم کرده است و ضمن اینکه با ایجاد شفافیت هر چه بیشتر مدیریت و ثبات قیمتها و صدور مجوزهای لازم برای واردات کالاهای موردتقاضا به میزان لازم و کافی در کشور نیز تسهیل میشود و بورس کالا رکن اصلی سلامت بازارهای کشور است.
جناب آقای علیرضا زاکانی: نباید نگاه درآمدی به بورس داشت بلکه دولت باید برای بورس هزینه کند، ما حتماً شرایطی را پیش خواهیم برد که بورس به جایگاه مطمئن و با ریسکپذیری منطقی خود برسد، یکی از اختلالات در بازار بورس قیمتگذاری است و اختلال بعدی نیاز دولت به این بازار بود که دست در جیب بازار سرمایه کرد درحالیکه دولت حق ندارد از مال مردم بردارد.
جناب آقای قاضیزاده هاشمی: رشد و افت بازار سرمایه ناشی از انتظارات است، بازار سرمایه بازار اعتماد است، وقتی فعالان بازار سرمایه به آینده یک صنعت امیدوار باشند؛ آن صنعت رشد میکند. وقتی هم آینده آن را ناامید ببینند، رشد نمیکند. یک خبر سیاسی روی بازار تأثیر میگذارد. وقتی یک سیاست غلط توسط دولت یکشبه میتواند بازار بورس را نابود کند همان دولت با اصلاح سیاست میتواند بورس را سهروزه اصلاح کند؛ چراکه اعتماد را به سرمایهگذاران برمیگرداند. البته سه سال پیش کار راحتتر بود کافی بود بخشنامهها در اصلاح نرخ خوراک را پیشبینی پذیر کنیم.
صحبتها نشاندهنده این است که برخی از نامزدها نگاه ویژهای به بازار سرمایه دارند (حداقل بهصورت شعاری) و برخی بدون نگاه تخصصی صرفاً به کلیات بازار سرمایه اشارهکردهاند. به نظر میرسد از میان نامزدها جناب آقای محمدباقر قالیباف نگاه ریزبینانهتری به بازار سرمایه دارد البته یکی از همراهان ایشان دریکی از برنامههای تلویزیونی، در سالهای گذشته بازار سرمایه را عامل تورم دانسته است.
امیدوارم هریک از نامزدهای ریاست جمهوری که بعد از انتخابات به ریاست جمهوری میرسد نگاه ویژهای به بازار سرمایه داشته باشد و مسیر رشد آن را از طریق حل مشکلات و چالشهای آن هموار سازد تا کشور در مسیر رشد اقتصادی و رشد تولید قرار گیرد و قطعاً این امر زمانبر خواهد بود.
نظر شما