علی سامانی فرد، دبیر کمیته بازار سرمایه دور نهم اتاق بازرگانی ایران در یادداشتی برای بیدار بورس، خطاب به اعضای شورای راهبری تعیین هیأت دولت چهاردهم نوشت:
"اعضای محترم شورای راهبری تعیین هیأت دولت چهاردهم
سلام بر شما
قبل از هر کلامی، به شما خدا قوت میگویم. به شماهایی که به تدبیر جناب دکتر ظریف و با نظر رییس جمهور منتخب گرد هم جمع امدهاید تا برای نخستین بار در سپهر سیاسی این نظام، دموکراسی را با اصول پیشرفته مدیریت درهم بیامیزید و به همه بیاموزید که برای ایجاد هر تغییری در یک سیستم مدیریتی، نخست باید ساختار سازمانی آن را طراحی کرد. من این حرکت را با همه نقایصی که ممکن است در پیش رو داشته باشد، حرکت مبارکی میدانم.
و اما بعد؛ همه شما به خوبی میدانید که یکی از ارکان اصلی اقتصاد در هر کشوری، بازار سرمایه آن کشور است. اصلا به همین دلیل است که میگویند بورس، دماسنج اقتصاد است. هرگاه اقتصاد بیش از اندازه داغ یا کمتر از اندازه خنک شود، اول از همه اثرش را میتوان در بورس دید. در همه جای دنیا هم این موضوع، مصداق دارد. در یینگه دنیا، رییس FOMC راجع به نظرات کمیته در خصوص نرخ بهره سخنرانی میکند و کمتر از دقیقهای طول میکشد تا بازارهای مالی دنیا به اثر کاهش یا افزایش آن واکنش نشان بدهند. اصلا چشم همه فعالین اقتصادی در دنیا برای تصمیمهای اقتصادیشان به همین بازارهای مالی و علی الخصوص بازار بورس است.
در کشور ما هم یک زمانهایی همین شکلی بود. یعنی بورس برای خودش جایگاهی داشت. از هر صنف و رشته و رستهای، بزرگترینش در بورس بود. وقتی کسی اندک سرمایهای بهم میزد تا کسب و کاری برای خودش راه بیاندازد، پیش از هر تصمیمی میتوانست به بورس سری بزند. بورس، سفره پهن شدهای بود که هر کسی با هر سرمایهای اعم از خرد و کلان میتوانست بیاید، سر سفرهای که شرکتهای بورسی بزرگ پهن کردهاند بنشیند، سرمایهاش را در آن شرکتها سرمایهگذاری کند، بی آنکه مدام نگران سروکله زدن با فلان سازمان و بهمان ارگان باشد و یا با درگیریهای محیط کاری خود را درگیر کند. آری! بورس همیشه محملی بوده برای آنچه امروز بدان میگویند " تجمیع سرمایه های خرد" .
همه چیز کمابیش داشت خوب پیش می رفت، تا اینکه در سال ۱۳۹۸، دولت وقت به فکر دعوت از مردم برای حضور حداکثری در بورس افتاد و رفته رفته همه ارکان حاکمیت هم پشت سر دولت، آحاد مردم را به حضور و مشارکت در بورس فراخواندند. من اکنون با اینکه آیا آن همه حدّت و شدّت در دعوت از مردم و آنهمه گزارشهای خبری پر طمطراق رسانهها درست بود یا خیر، کاری ندارم.
اما در میانه های سال ۱۳۹۹ ، یک دعوا بین دو وزارتخانه نفت و اقتصاد باعث شد ورق به یکباره برگردد و همین بهانهای بشود برای یک سقوط تاریخی در بورس. سقوطی که بواسطه آن کمر بورس شکست و هنوز هم با گذشت چهار سال بورس ما نتوانسته کمر راست کند.
آقایان و خانمهای عزیز عضو شورای راهبری، آنچه در این بین نیست و نابود شد، سرمایههای خرد همین مردم بود. مردمی که به دعوت مجموعه حاکمیت اعتماد کردند. آری! اعتماد. همانکه سالهاست در جامعه از بین رفته و نمود بیرونیاش را در آمار مشارکت دور اول همین انتخابات اخیر نشان داده. حتماً همهتان نیک میدانید به این اعتماد در دنیا چه میگویند. بله، درست است.
میگویند "اصلیترین سرمایه اجتماعی حاکمیت"؛ اما دولت دوازدهم در سال پایانی عمر خود و مخصوصاً دولت سیزدهم در سه سال ابتدای عمرش، کمترین تلاشی برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته نکردند بماند، هر کاری لازم بود تا ته مانده سرمایه مردم در این بازار نیست و نابود بشود را نیز به هر لطایف الحیل ممکن انجام دادند. بر نرخ گذاری دستوری تاکید کردند. بورس کالا که شفافترین مکانیزم کشف قیمت را داراست، مدام کوبیدند و حتی صحبت از تعطیلی معاملاتش کردند. برای کنترل تورم، به سادهترین راه ممکن پناه بردند و آنقدر اوراق بدهی منتشر کردند که توازن همه بازارها را برهم زدند. آنقدر نرخ بهره را بالا بردند تا جذابیت سرمایهگذاری در سایر بخشهای واقعی اقتصاد نظیر بازار سرمایه را به کمترین حد ممکن برسانند. چندین نرخ برای ارز در کشور ساختند تا فقط پول را به جیب بخش غیر واقعی اقتصاد یعنی دلالان ارز سرازیر کنند و صدالبته ضیافت چرب و نرمی هم برای برادران رانتخوار مهیا نمایند. از طرف دیگر تصمیمات غیر شفاف و رانتخیزی که یک شبه اتخاذ میشد و مستقیماً سودآوری شرکتها را نشانه میگرفت بلایی از همه بدتر بود که به جان شرکتهای بورسی افتاد . خودتان کلاهتان را قاضی کنید. در کجای دنیا، نرخ خوراک یک گروه بزرگ از صنایع را یک شبه تعیین و ابلاغ میکنند؟ امروز در دنیا یک چیزی وجود دارد به اسم تقویم اقتصادی و همه فعالین اقتصادی اگر می خواهند برای سرمایهشان برنامهریزی کنند، میروند در آن تقویم و همه تصمیمات مهم اقتصادی دولتها را بهمراه آمار شفاف اقتصادیشان مطالعه و تحلیل میکنند و بعد با پیشبینی شفافی از آینده، تصمیم میگیرند. اینجا اما هرچه ما فریاد زدیم که دولتها دارند شفافیت را ذبح میکنند، کسی به فریادمان نرسید.
برادران و خواهران عضو شورای راهبری، قصه پر غصه بازار سرمایه ما به همینجا ختم نمیشود. هر بار که کسی از دولتمردان سابق قول حمایت از بازار بورس را داد، بعدش عملا فهمیدیم که وعدهای تو خالی بیش نبوده. هر بار امید بستیم، امیدمان ناامید شد و آنقدر شد و شد و شد که دیگر فقط کورسوی امیدی برایمان باقی مانده و به قول پیر پرنیاناندیش (مرحوم جناب سایه) مانده ایم تا ببینیم نبودن را ، آخر قصه شنودن را....
اما اکنون زمانهی دیگریست. مردی به میدان آمده که دعوی دفاع از اقتصاد دارد. مردی که با شعار حمایت از بازار سرمایه وارد میدان شد. رییس جمهور منتخب ما، در همه صحبتهایش، مدام از بازگشت عقلانیت به اقتصاد کشور سخن میراند و به مردم قول حمایت از بخش واقعی اقتصاد و کوتاه کردن دست دلالان و رانتخواران از سفره اقتصاد کشور را میداد. این برای من و همقطاران من در بازار سرمایه شد یک جوانه امید و دیدید که الحق و الانصاف، اهالی بازار سرمایه در حمایت از جناب دکتر پزشکیان از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و گزاف نیست اگر بگوییم بخش مهمی از پیروزی انتخاباتی ایشان مرهون زحمات همین اهالی بازار سرمایه بوده است. حالا که ظفر حاصل گردیده، انصاف نیست بازار سرمایه با همه ظرفیتهای طلاییاش برای توسعه و رشد اقتصادی، کمافیالسابق مغفول باقی بماند. من بعنوان عضو بسیار کوچکی از بدنه بزرگ بازار سرمایه امروز از شما عزیزان استمداد میطلبم. از یکان یکان شما که امروز که با نظر امیرکبیر دولت چهاردهم، حکم عضویت در شورایی را دارید که وظیفه خطیرش تایید نامزدهای احراز پستهای هیات دولت است. از شما عزیزان که چشم امید همه فعالان اقتصادی به جنابان تان دوخته شده، استدعا دارم در تایید صلاحیت نامزدهای معرفی شده، به دیدگاه حقیقی و واقعی آنان نسبت به جایگاه بازار سرمایه در آینده اقتصاد کشور توجه ویژه نمایید. از ایشان و مخصوصاً تیم اقتصادی دولت شامل وزرای اقتصاد و صمت و روسای سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی بخواهید بطور شفاف برنامههای علمی و عملیاتی خود را برای بهبود فضای کسب و کار و حمایت از بخش واقعی اقتصاد و بویژه بستر بازار سرمایه ارائه و تبیین نمایند.
عزیزان عضو شورای راهبری، یقیناً برای تحقق شعار سال که همانا "جهش تولید است با مشارکت مردم" هیچ بستری آمادهتر و مناسبتر از بستر بازار سرمایه نیست. بازار ثانویه دوشادوش بازار اولیه میتواند به گردش پول و ایجاد رونق اقتصادی در صنایع کشور کمک شایانی کند. توجه همسان به هر دوی بازارها که دو روی سکه بازار سرمایهاند، رمز حمایت از این بازار است و من از همه شما صاحبان خرد و اندیشه که امروز در امر خطیر تایید صلاحیتها مشارکت دارید استدعا میکنم در فرایند بررسی صلاحیت نامزدهای معرفی شده، به این مهم توجه حداکثری مبذول فرمایید.
امید که با روی کار آمدن دولتی با اندیشههای توسعهخواهانه و معقول و اتخاذ سیاستهایی مبتنی بر نظرات کارشناسان واقعی (و نه اقتصاد خواندههای پر مدعا) شاهد بازگشت فضای اقتصادی کشور به مدار عقلانیت باشیم و نتیجهاش را همگی در رونق بستر عظیم سرمایهگذاری مردم در بازار سرمایه ببینیم و حلاوت و شیرینی سرمایهگذاری مطمئن در این بخش حقیقی اقتصاد را تقدیم مردم عزیز کشورمان نماییم .
برای همه شما خواهران و برادران گرامی و به ویژه برای برادر گرامیمان جناب دکتر ظریف آرزوی توفیق روز افزون در این راه پر فراز و نشیب دارم.
به امید سربندی ایران عزیزمان ....
ایام به کام و دست امن حضرت حق پناهتان
علی سامانی فرد
عضو کوچک بازار سرمایه و دبیر کمیته بازار سرمایه دور نهم اتاق بازرگانی ایران"
نظر شما