به گزارش بیداربورس به نقل از فارس، بر اساس اطلاعات منتشر شده در سامانه کدال، میزان صادرات برق کشور در سال ۱۳۹۹ به لحاظ انرژی تنها ۳ درصد از کل انرژی به فروش رفته در کشور را تشکیل داده است. در حالی که میزان آورده مالی همین ۳ درصد برق فروش رفته معادل ۴۰ درصد کل درآمد حاصل از فروش برق در سال ۱۳۹۹ است.
موضوع صادرات نامتناسب برق در شرایطی رقم میخورد که وجود مرز خشکی مشترک ایران با ۷ کشور که عمدتا در تامین نیاز به انرژی برق خود با مشکلات عدیده مواجه هستند و همچنین نوار ساحلی ۱۴۴۱ کیلومتر در شمال و جنوب ایران از دلایلی است که ظرفیت تبدیل شدن به قطب انرژی غرب آسیا را برای ایران به وجود میآورد.
علاوه بر ظرفیت جغرافیای سیاسی، در حال حاضر توسعه زیرساختهای شبکه برق ایران در مقایسه با کشورهای همسایه به نحوی است که امکان تبدیل کردن کشور به قطب برق منطقه را تسهیل مینماید،
به طور کلی شبکه تولید و توزیع برق ایران با ظرفیت نزدیک به ۹۰ هزار مگاوات در مقایسه با کشورهای منطقه از توسعه قابل توجهی بهرهمند شده است. تا جایی که این شبکه پتانسیل تبدیل شدن به قطب توزیع انرژی برق منطقه را در اختیار داشته و میتواند ایران را به بازیگر اصلی منطقه در حوزه تامین برق تبدیل کند.
تبدیل شدن ایران به قطب تولید و توزیع برق در منطقه علاوه بر اهمیت عمیق سیاستخارجی و مسئله تامین امنیت انرژی، نقش قابل توجهی در تامین پایدار انرژی کشور دارد، زیرا میزان اوج مصرف در ایران مرتبط با بازه زمانی خاصی در فصل تابستان است و در شرایطی که اتصال شبکه برق ایران و شبکه برق کشورهای همسایه وجود داشته باشد، این میزان اوج مصرف با استفاده از انرژی تولید سایر کشورهایی که پیک انرژی متفاوتی نسبت به ایران دارند، تامین میشود.
* چرا صادرات برق در کشور توسعه پیدا نمیکند؟
در همین راستا، بیان چنین آماری و اطلاعاتی این سوال را به وجود میآورد که چرا کشور با وجود درآمد سرشار تنها ۳ درصد از کل برق فروش رفته خود در یک سال را صادر نمیکند و با گسترش آمار صادرات از منابع ارزی سرشار این محل برای توسعه اقتصادی بهره نمیبرد؟
پاسخ این سوال میتواند جنبههای متفاوتی را در بر بگیرد، اما یکی از مهمترین موانع توسعه صادرات برق کشور، مواجه با اوج بار تابستان است.
برای باز کردن این موضوع در گام ابتدایی باید بدانیم، کشور ما در بازههای زمانی بسیار محدودی از سال نظیر بخشی کوتاهی از فصل گرم به دلیل مصرف بیرویه انرژی به خصوص در بخش خانگی با ناترازی تولید و مصرف برق مواجه میشود.
به معنای دیگر کشوری که از ظرفیت نصب شده نیروگاهی نزدیک به ۹۰ هزار مگاوات بهره میبرد، در بازههای زمانی کوتاه به دلایل عنوان شده توان تامین ۱۰۰ درصدی برق در کشور را نداشته و این مسئله به صورت قطعی به زندگی مردم ضربه وارد میکند.
* پرمصرفها مانع ایجاد درآمد ۱۱ هزار میلیارد تومانی
همین مسئله سبب شده تا توسعه قراردادهای صادراتی برق ایران تحت تاثیر قرار گرفته و عملا کشور از یک منبع درآمدی بسیار سرشار فاصله بگیرد. زمانیکه به طور دقیقتر به مسئله ناترازی برق کشور در فصل تابستان به عنوان عامل مهم توسعه صادرات انرژی نگاه میکنیم، متوجه خواهیم شد که تنها مشترکان پرمصرف عامل اصلی ناترازی به حساب آمده و به طریق اولی مانع صادرات برق کشور هستند.
بر مبنای آمار مستند ارائه شده در تابستان سال ۱۴۰۰، میزان مصرف فراتر از الگوی مشترکان خانگی پرمصرف دقیقا معادل ۷ میلیارد کیلووات ساعت برآورد میشود. بر این مبنا در شرایطی که همه مشترکان پرمصرف نسبت به استفاده برق در الگو مصرف تعیین شده اقدام میکردند، ۷ میلیارد کیلووات ساعت برق کشور مصرف نمیشد و کشور عملا با خاموشی مواجه نمیشد.
بر همین اساس با توجه به نرخ صادرات برق منتشر شده در سامانه کدال، اگر مشترکان پرمصرف در الگوی تعیین شده از برق استفاده میکردند و برق مازاد مصرف آنها به جای روشن کردن چلچراغ واحدهای مسکونی صادر میشد، زمینه کسب درآمد ۱۱ هزار ۱۹۰ میلیون تومانی معادل ۵۰ درصد از کل درآمد فروش برق به داخل کشور مهیا میشد.
* تعرفه پرمصرفهای خانگی در پله فراتر از الگو با نرخ صادراتی محاسبه شود
بر این مبنا با توجه به اینکه مصرف فراتر از الگوی مشترکان خانگی زمینه عدم کسب درآمد برق صادراتی را به وجود میآورد، بنابراین کارشناسان حوزه انرژی معتقد هستند، تعرفه برق فراتر از الگوی مشترکان عمدتا پردرآمد پرمصرف خانگی باید معادل تعرفه برق صادراتی تعیین شود.
در سالهای گذشته پرمصرفها موجب شدند، صنعت برق کشور نه تنها در توسعه بازار خود در منطقه موفق عمل نکند بلکه در همین مدت از سایر کشورهای منطقه در این حوزه عقب بماند. برای مثال شرکت زیمنس آلمان در قالب قراردادی، تبدیل شدن کشور افغانستان به قطب توزیع برق منطقه آسیای مرکزی را هدف گرفته یا شرکت جنرال الکتریک آمریکا در قالب قراردادهای متعدد زیرساختهای انرژی کشور عراق را گسترش میدهند.
علاوه بر این تبادل برق کشورهای منطقه در سایه بیعملی سالهای گذشته شدت گرفته است، برای مثال خط انتقال برق کاساهزار، خطی است که برق قرقیزستان و تاجیکستان را به افغانستان و پاکستان منتقل میکند. علاوه بر این عراق هم در آینده از اردن، مصر و عربستان برق وارد میکند و آلمان و آمریکا نیز نزدیک ۳۰ میلیارد دلار برای توسعه این شبکه سرمایهگذاری میکنند.
البته اخیر تعرفههای مصرف برق خانگی به منظور ایجاد صرفهجویی در پلههای پرمصرفی دچار تغییر شده است اما به نظر میرسد، برای رسیدن به شرایط باید قیمت برق پرمصرفها را بر اساس قیمت برق صادراتی تعیین کرده و انرژی صرفهجویی شده از نتیجه این تصمیم را صرف ارزآوری برای کشور کند.
نظر شما