به گزارش بیداربورس، سازمان برنامه و بودجه بعد از گذشت ۱۰ روز از انتشار نامه سرگشاده ۶۱ اقتصاددان و ابراز نگرانی از روند آشفتگی اجتماعی و نگرانی مردم از تامین معیشت و خطر تورم سه رقمی و افسار گسیخته، حاضر به ارایه نکاتی شد و توضیحاتی داد.
در توضیحات این نهاد که مستقیما" زیر نظر ریاست جمهوری است، آمده است: تعداد ۶۱ اقتصاددان در نامهای خطاب به مردم ایران نسبت به شرایط اقتصادی ایران بر اساس مجموعه گستردهای از شواهد، ابراز نگرانی کرده و سیاست جراحی اقتصادی را مورد انتقاد قرار دادهاند.
امضاکنندگان این بیانیه نسبت به روند آشفتگی اجتماعی و نگرانی عمومی مردم از تأمین معیشت و پایداری کسب و کار در پی افزایش خبرهای نا امیدکننده نتایج مذاکرات هستهای و شوکهای سیاستی متعدد که با جراحی اقتصادی و حذف ارز ترجیحی واردات کالاهای اساسی اقتصاد به مرحله انفجار رسیده، ابزار نگرانی کردهاند.
این گروه پیشنیازها و لوازم جراحی اقتصادی را عوامل غیراقتصادی، نظیر ساختار حکمرانی، برخورداری از سطح مناسبی از اعتماد دولت - ملت و نیز برقراری ثبات اقتصادی دانسته و معتقدند دولت شتابزده و بدون تمهیدات مقدمات اجرایی لازم عمل نموده و سیاست جراحی اقتصادی را یک اقدام موقت برای حل مشکل کسری بودجه در شرایط تحریم و بحران جهانی قیمت مواد غذایی نامیده و آن را فاقد خصوصیات یک برنامه اصلاحات اقتصادی دانستهاند.
علت ۸ برابر شدن نقدینگی و تورم ۵۰ درصدی و ارثیه دولت سیزدهم
در مقدمه لازم است توجه همه به این نکته مهم جلب شود که اقتصاد ایران به ویژه بعد از انقلاب اسلامی همیشه با استناد به عبارت شرایط حساس کنونی از اصلاحات علمی و ساختاری در اقتصاد به ویژه در موضوع بغرنج قیمتگذاری دستوری دور شده و در نتیجه آن اقتصاد به تدریج از تعادل در بازارهای مختلف فاصله گرفته و قیمت متغیرهای کلان دچار اختلال شده است.
در اثر همین روندهای اشتباه، میزان نقدینگی در هشت سال گذشته بیش از هشت برابر و تورم ۵۰ درصدی به سفره مردم تحمیل شد اما با همین نقدینگی متوسط رشد اقتصادی نزدیک صفر بود. روند اشتباه توزیع ارز ترجیحی به غیر از ۱۲۵۰ پرونده مفاسد موجب افزایش فاصله طبقاتی و عبور ضریب جینی از ۰.۴ شد. هزینههای جاری دولت طی هشت سال بیش از ۱۰ برابر شد و دولت قبل، تنها در ۵ ماه پایانی ۵۴ هزار میلیارد تومان تنخواه بانک مرکزی را هزینه کرد.
لذا دولت امروز، ارثیهای از ساختارهای بلندمدت ناسازگار با شرایط واقعی اقتصاد را حمل میکند. برای اصلاح تکتک آن ساختارها لازم است که شعارها، تعارفها و مصلحتاندیشیهایی که صرفاً مشکلات را به آینده موکول میکند، کنار گذاشته شوند. در اثر همین رویکرد بود که دولت سیزدهم کسری ۴۸۰ هزار میلیارد تومان سال گذشته را بدون استقراض از بانک مرکزی حل کرد و حتی توانست میزان اعتبارات عمرانی و اشتغال را به رقم تاریخی ۲۰۰ هزار میلیارد تومان برساند.
در پایان شش ماه دوم سال گذشته خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ۸۰ هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرد.
دلایل حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی
دلایل اقدام دولت در خصوص حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در شرایط فعلی:
۱- دایره شمول ارز ۴۲۰۰ تومانی در سالهای گذشته، بسیار بیشتر از زمان فعلی بوده است. برای مثال حتی گوشت قرمز و برنج را نیز شامل میشده است. ولی توصیه کارشناسان در راستای پرهیز از هدررفت منابع از گذشته تاکنون همواره بر تغییر روش پرداخت یارانه بوده که دولتهای وقت نیز در برهههایی از زمان برخی کالاها را از شمول کالای اساسی خارج کردهاند.
۲- اقتصاددانان به لزوم فراهم کردن پیشنیازها و لوازم جراحی اقتصادی و عوامل غیر اقتصادی نظیر برجام، FATF، ساختار حکمرانی کشور و نیز ثبات اقتصادی اشاره داشتهاند که باید گفت بسیاری از موارد رونزا و خارج از اختیارات دولت است.
برای مثال احیا نشدن برجام متأثر از زیادهخواهیهای طرفهای مقابل بوده که بهترین راه دفع آن افزایش قدرت چانهزنی از طریق افزایش قدرت اقتصادی و مخصوصاً بالا بردن سهم تجارت بینالملل (به ویژه در امور غیرنفتی) است که دولت مترصد آن هست، ولی مستحضرید این موضوع در کوتاهمدت حاصل نمیشود و نیاز به اولویتسازی برای پیشرفت و توسعه، افقگشایی و ایدهپردازی در خصوص فضای کسب و کار و رفع موانع تولید و تجارت در داخل و خارج و رفع انواع و اقسام انحصار در اقتصاد داخلی دارد که در نامه این عزیزان نیز به درستی بدان اشاره شده است.
از این رو در شرایط فعلی دولت سیزدهم که مسئولیت اداره اقتصاد را بر عهده دارد با نگاه به آینده، عملگرا بودن را جایگزین کمالگرایی میکند. اگر برای اجرای هر طرح و اقدام اصلاحی در انتظار اولویتسازیها، نگرشها و شرایط مناسب، و فراهم شدن زیرساختها باشیم، شاید هرگز نتوانیم یک قدم مؤثر به جلو برداریم و نهایتاً تداوم این وضعیت حکمرانی در آینده نزدیک غیر ممکن خواهد شد.
۳ -دولت با حذف ارز ۴۲۰۰ در نظر داشت بخشی از فشار رو به تزاید بر پول پرقدرت - که چند سال اخیر به اشتباه بر سایر عوامل انتشار پایه پولی اضافه شده بود- را مخصوصاً در درازمدت کم کند و به دنبال آن یکی از عوامل ساختاری موجد تورم فزاینده در آینده را از بین ببرد.
به عبارت دقیقتر، دولت اراده کرده روش تأمین منبع ریالی مربوط به شکاف قیمتی ارز از محل پایه پولی را کنار گذاشته و تأمین آن را تا حد امکان به خود اقتصاد واگذار کند ولی با علم به اینکه این اقدام با کاهش نسبی رفاه مصرفکننده در کوتاهمدت همراه میشود در تلاش بوده بخشی از آن را با پرداخت یارانه هدفمند حتی تا ۹ دهک در مدتی جبران کند و یارانه مستقیم به مصرفکننده نهایی برسد.
شرایط پیش روی این میراث اقتصادی گرفتار، انتخاب بین بد و بدتر است و نظر کارشناسان دخیل در امر برنامهریزی بر این بوده که اگر فشار متوالی ماهانه بر پایه پولی از این مقطع به بعد کم نشود، آثار بودجهای و نقدینگی و تورم فزاینده آن در بلندمدت دارای زیان رفاهی بیشتری بر شهروندان خواهد داشت. به عبارتی دیگر اگر تأمین شکاف قیمتی ارز در پی حفظ سیاست نرخ ارز ترجیحی ادامه داشته و فنر ارزی فشرده بماند، رهایی از دور باطل ارز و تورم در آینده امکان پذیر نخواهد بود. اصرار بر حفظ ارز ترجیحی جدا از جنبه رانتجویانه و عدم تخصیص بهینه منابع، شتاب در تورم در آینده را در پی خواهد داشت.
۴- نکته بسیار مهمی که در اثر بازخورد سیاستهای گذشته به دست آمده این است که اگر قرار است یارانهای به کالای اساسی مد نظر دولت اختصاص دهیم، چرا آن را به صورت ریالی و شفاف اختصاص ندهیم و چرا بیجهت مسیر ارزی قیمتگذاری شده برای آن تعریف کنیم؟
پاسخ آن است که با کارایی حاصل از قیمتگذاری دستوری ارز به سایر بازارها تسری مییابد و بازارها را دچار عدم تعادل میکند و ناخواسته کارایی و بهرهوری را به صورت چشمگیر در اقتصاد کاهش داده که یکی از عوامل فرار سرمایه محسوب میشود. دولت قادر است بدون مداخله در بازار ارز و رانتهای متعدد آن و به صورت مستقیم و ریالی، یارانه کالای اساسی را به صورت هدفمند و تعریف شده طبق الگوهای توافق شده اختصاص دهد که به شفافتر شدن بازارها نیز کمک شایانی میکند.
۵- بازار ارز یک بازار مسلط بر همه بازارها در اقتصاد محسوب میشود و هر نوع دوگانگی قیمت و عدم تعادل در آن، دوگانگی قیمت و عدم تعادل را به سایر بازارها تزریق میکند. به عبارتی هر کالای اقتصادی میتواند ذاتاً با ارز جایگزین شود. بنابراین عدم تعادل ارزی نیز متقابلاً میتواند بازار هر کالایی را دچار تلاطم کند. از این رو است که کارشناسان اصرار دارند هر چه مداخله بیمورد در این بازار کمتر شود به تعادل مطلوب در اقتصاد نزدیکتر خواهیم شد.
۶- نکته نهایی این است که هر چند با حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی، گرانی کالاهای اساسی طی چند ماه دور از انتظار نبود ولی حداقل میتوان اطمینان داد بخشی از فشار رو به تزاید از روی پایه پولی طی ماهها و سالیان آینده برداشته شده و به تبع آن بخشی از تورمی که آینده میتوانست از این محل ایجاد شود حذف شده است.
با توجه به این دلایل، دولت به دنبال اقدام موقت برای حل مشکل کسری بودجه نبوده و شتابزده و بدون تمهیدات مقدماتی عمل نکرد. بلکه نگاه دولت بلندمدت و با تکیه بر اصلیترین اصول علم اقتصاد (پرهیز از اسراف و هدررفت منابع) صورت گرفته است.
البته همه اقتصاددانان مستحضرند فشار بر پایه پولی، عوامل مهم ساختاری دیگری نیز دارد که تا آن ساختارها چه در حالت کلی و چه در حالت جزئی حذف یا اصلاح نشوند، فشار از ناحیه آنها سبب افزایش تقدینگی بیپشتوانه و نهایتاً افزایش سطح عمومی قیمتها و از جمله نرخ ارز است. لذا در اصلاح این ساختارهای اقتصادی نیازمند مشارکت تمام دستگاهها است.
هشدار اقتصاددانان قابل درک است
از این رو هشدار اقتصاددانان به دولتمردان در خصوص وضعیت بسیار شکننده کشور قابل درک است. دولت در حال حاضر با کمک گرفتن از تمام ارکان حاکمیت در تلاش است با کمک همه متخصصان خبره و مجرب در علم اقتصاد، اصلاحات ساختاری را بر اساس آموزههای جریان اصلی این علم ـ که هرگونه اسراف و تبعیض در برخورداری از منابع و مواهب و فرصتهای اقتصادی را نفی میکند- به نحوی مدیریت کند که مانع روند نزولی و سقوط شاخصهای توسعه نظیر فضای عمومی کسب و کار، کیفیت حکمرانی، ادراک فساد و خروج سرمایه انسانی از کشور شود و بدینترتیب انتظارات منفی نسبت به متغیرهای کلان را ثبت کند.
لذا دولت و حاکمیت و رسانههای آن در راستای مثبت شدن انتظارات در خصوص تولید تجارت، سرمایهگذاری مسئولیت سیاستهای اجراشده و همه پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن را از همان ابتدای شروع به خدمت بر عهده گرفتهاند و بنا نیست که ناکاراییهای گذشته و حال به فشارها و القائات افرادی از خارج نسبت داده شود.
در این نامه اشاره شده کسری بودجه منشأ اصلی شتابگیری تورم است و منتج از رشد غیرمتعارف هزینههای دولت و افزایش مستمر نرخ ارز است. در این خصوص انضباط بودجهای کماکان مدنظر دولت بوده و اتفاقاً حذف ارز ۴۲۰۰ دقیقاً در همین راستا بود. دولت سال گذشته توانسته از حجم بدهی به بانک مرکزی بکاهد و حتی آن را منفی کند ولی در باب تسهیلات دستوری و همچنین بودجهریزی همچنان اصلاحات ساختاری مدنظر بوده که نیازمند همکاری تمام قوا است.
از نکات قابل توجه دیگر در این نامه اصلاح انحصار دولتی واردات کالاهای اساسی به رقابت مؤثر و اجازه به همه بازرگانان شناخته شده علاوه بر شرکتهای دولتی جهت تأمین کالاهای اساسی است که در این خصوص دولت نیز با اقتصاددانان هم عقیده است و همچنان که اشاره کردهاند به عنوان یکی از نتایج سیاست حذف ارز ترجیحی مورد انتظار است.
نظر شما