به گزارش بیداربورس، حامد ستاک با انتشار مطلبی با عنوان "تحقق شعار سال از بستر بورس" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: هنگامی که نقدینگی وارد بازار سرمایه میشود تورمی وارد معیشت جامعه نخواهد شد. تجربه نشان میدهد زمانی که جریان نقد به سمت مسکن و سایر بازارهای رقیب بازار سرمایه حرکت میکند، سریعا استانداردهای زندگی افراد تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
به عنوان مثال رشد قیمتها در بازار ملک توام با اثرگذاری در کلیت فضای اقتصادی، زندگی مردم را مقداری سخت میکند. چرایی این مهم هم بطور مشخص به افزایش شکاف طبقاتی بازمیگردد. از طرفی با در نظر گرفتن فرض میل جریان نقد به سمت دلار نیز طبعا مایحتاج اساسی خانوار تحت تاثیر قرار میگیرد.
هر چند تلاش میشود چنین امری به وقوع نپیوندد اما در نهایت تعدیل نرخ اسکناس آمریکایی، شرایط را برای افراد جامعه با مخاطراتی بعضا جدی همراه میکند. در عین حال حرکت نقدینگی به سمت بازار سرمایه حاصل تورمی به همراه ندارد و با فرض بدبینانهترین حالت (رویداد تورمی) این مهم نیز اثر چندانی در استانداردهای زندگی افراد جامعه ایجاد نخواهد کرد.
از طرفی با تزریق منابع مالی به بخش مولد اقتصاد که شرکتهای تولیدی و بازرگانی نقش حائز اهمیتی در جریان تولید دارند، باعث میشود بازار سرمایه بتواند در نقش واسطه موجبات ورود نقدینگی به سمت تولید را فراهم سازد، پیامد این رویداد میتواند رونق بخش تولید از بستر بورس را مهیا کند. افزایش سرمایهها و ورود شرکتهای جدید به بورس نیز میتواند بهعنوان عامل دیگری در جهت تحقق شعار سال در نظر گرفته شوند.
افزایش شناخت آحاد جامعه از بازار سرمایه ضرورت دیگری است که باید از سوی متولیان پیگیری شود. چراکه در گذشته این بخش از اقتصاد برای افراد به نحو مطلوب تعریف نشده است. بازار سرمایه باید با توجه به نقشی که در اقتصاد دارد بطور شفاف برای جامعه مورد تبیین قرار بگیرد.
حال این بازار از ابزارهای مختلف و متنوعی برخوردار است که باید نحوه استفاده از ابزارهای مالی برای جامعه سرمایهگذار به شکلی جامعه پسند آموزش داده شود. اکنون بسیاری از ابزارهای معاملاتی که وجود دارد متاسفانه از سوی برخی از اهالی با سابقه بازار سرمایه هم مورد اقبال قرار نگرفته است. این رویداد از یک خلأ یا مشکلی در کار حکایت میکند. زیرا به نحوی که نیاز بوده این قبیل از ابزارها تبیین نشدند یا حداقل دانش مالی نیز در سطح بازار سرمایه به حدی رشد پیدا نکرده که حتی بخشی از حرفهایها و سرمایهگذاران با سابقه بازار هم به این ابزارها تمایل نشان دهند.
موارد مطروحه نشان می دهد بازار سرمایه همچنان در جامعه ناشناخته بوده و در بعدی دیگر، بد شناخته شده است. بعضا مشاهده میشود برخی اهالی جامعه این طور استنباط میکنند این بخش اقتصاد حالتی قمارگونه و شانسی دارد و رانت حرف اول و آخر را در این بازار میزند. هرچند نمیشود منکر این نگاه شد اما صاحبان این دیدگاه درصد بالایی نیستند.
حال شناسایی وضعیت کلی اقتصاد در شرایط تورمی و غیر تورمی میتواند منافعی را برای آحاد جامعه در پی داشته باشد اما متاسفانه چنین مواردی تاکنون به درستی تبیین نشدند. هر ابزار و تصمیمی که موجب افزایش شفافیت بازار سرمایه و کاهش تفاوت بین دسترسیهای مختلف افراد شود در نهایت سرمایه گذاران را به سمت بازاری کارآ پیش خواهد برد.
با قرار گرفتن در مسیر بازاری کارآ، طبعا رونق محتملتر است. هر اندازه بازار سرمایه با افزایش شفافیت همراه شود یقینا تعداد بازیگران بیشتر خواهد شد. این مهم میتواند باعث افزایش رونق نیز شود. در اواخر سال قبل موضوعات متعددی پیرامون صنعت خودرو مطرح شد. انتشار گزارشها و صورتهای مالی نشان داد زمانی که بخشی از فروش خودروییها به بورس کالا واگذار شد در این زمینه تغییرات جدی رخ داد. در حقیقت عرضه خودروییها در بازار سرمایه به افزایش سطح تولید نیز میتواند کمک کند. صورتهای مالی که مدتها در این گروه زیان را نمایش میداد به سمت سودده شدن تغییر حالت داد.
این مهم باعث میشود تولید با رونق همراه شود. زمانی که تولیدکننده متوجه تولید اقتصادی و مقرون به صرفه شود با توجه به افزایش عایدی به سمت رشد تولید حرکت میکند. افزایش سطح کیفیت تولید نیز دیگر مزایای احترام به ساز و کار بازار خواهد بود. بازار سرمایه بهعنوان بستری مهم و اصلی میتواند در تحقق شعار سال کمککننده باشد. اگر تمام کالاهای رانتمحور به سمت بازاری شفاف روانه شود که در آنجا دیگر فردی صاحب رانت نیست یا صاحبان رانت بطور شفاف برای فعالان نمایان میشوند در پی چنین اقدامی به تولید و تولیدکننده کمک خواهد شد. در این شرایط قیمتگذاریها عادلانه و منطقی میشود.
نباید فراموش کرد معاملهگران عمدتا به دنبال کسب سود از سرمایهگذاری هستند و بطور معمول سرمایهگذاران، بازارهای مالی را رصد میکنند و با سنجش میزان رشد، سرمایه را به سمت بازاری هدایت میکنند که اصطلاحا از سایر بازارها عقب افتاده است.
به نظر میرسد با توجه به رشدهای چند رقمی که در بازارهای مختلف همچون خودرو، مسکن، ارز و غیره، بازار سرمایه باید پا در مسیری رو به رشد بگذارد تا بتواند همگام و همسطح با سایر بازارها شود. این مهم مورد توجه اهالی بازار برای بازه بلندمدت خواهد بود. انتظار میرود این بخش بتواند هم سطح بازاریهای رقیب شود.
بطور کلی در بازارهایی که انسانها تعیینکننده هستند، ممکن است هیجانات وارد برخی تصمیمگیریها شود. در این حالت انتظارات مبنی بر رشد یا نزول هم بیشتر میشود. همانند نزولی که در بازار سرمایه طی چند سال اخیر تجربه شد که مقداری از آن ناشی از هیجانات و عدم بهرهگیری از تحلیل فضای اقتصادی بود. بنابراین هیجانات میتوانند تعیینکننده روند اصلی بازار در مسیر صعود پیشرو شوند.
نظر شما