به گزارش بیداربورس، مصطفی خسروشاهی با انتشار مطلبی با عنوان "پیش فرضهای رشد" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بعد از پایان ریزش های یکسال گذشته بازار سرمایه که عمده دلیل آن وجود هیجان فروش در بین سهامداران بود این موضوع تاثیر زیادی بر شتاب افت شاخص گذاشت.
برای پایان دادن بهاین ریزشها نیاز به انجام اقداماتی از سوی سازمان بورس وجود داشت. مهمترین این اقدامات تغییر دامنه نوسان نامتقارن و تصمیمات اتخاذ شده در زمینه صندوقهای سرمایهگذاری بود که تاثیر مثبت آن در شکلگیری روند صعودی شاخصکل رخ داد. اقداماتی که سازمان بورس درباره بازار سرمایه انجام داد، امید را میان سهامداران حقیقی برگرداند تا بازار سرمایه از روند منفی فاصله بگیرد.
عامل بعدی که در رشد بازار سهام نقش مهمی داشت، رشد قیمت ارز در بازارهای داخلی بود. دلیل این رشد را نیز باید در تردیدهایی که در مذاکرات برجام بوجود آمد جستوجو کرد. با پایان یافتن دولت دوازدهم و عدمحصول نتیجه در مذاکرات وین این شائبه در بین اهالی بازار ایجاد شد که مذاکرات روند طولانی تری خواهد گرفت لذا دلار در مدار صعودی قرار گرفت. همین امر رشد نمادهایی که وابستگی زیادی بهنرخ ارز داشتند را در پی داشت. این نمادها را میتوان در گروههای پالایشی، پتروشیمی و فلزات اساسی جستوجو کرد که افزایش قیمت در این نمادها، رشد شاخصکل را بههمراه داشت.
پیش فرضهای رشد
سومین عامل که در رشد بازار سهام نقش داشت، تورمی بوده که ناشی از رشد نقدینگی در اقتصاد و روند صعودی آن است. متاسفانه راهبرونرفت از هرگونه مشکلات اقتصادی رخ داده، حرکت بهسمت منابع بانکی و بهرهگیری از نقدینگی موجود در این سیستم است. امریکه در نهایت بهخلق پول و رشد نقدینگی منجر میشود.
رشد نقدینگی باعث رشد تورم شده و در نتیجه قیمت سهام بورسی هم با وجود این نقدینگی و تورم رشد خواهد کرد. چنین اتفاقی در بازار سرمایه و جابجایی نقدینگی و هجوم پولهای تازه بهبازار سهام رخ داد. عامل مهم بعدی، حمایتهای لفظی از بازار سرمایه از سوی رئیسجمهور جدید و بهتبع آن تاکید وزیر اقتصاد منتخب بود که امید را تا حدودی بهبازارسرمایه برگرداند. در کنار عوامل فوق و تعاملهای صورتگرفته، آرامش در سیاستهای کلان و ارزندگی سهام در بازار میتواند رونق را بهبازار برگرداند و آن را حفظ کند.
اکنون که رشد بازار سرمایه در سایه دلایل مزبور رخ داده، چند عامل اساسی نیز باید تثبیت شود تا تداوم روند صعودی در بازار شکل گیرد. مهمترین عاملیکه میتوان از آن نام برد، قیمت کالاهای اساسی در بازارهای جهانی است. افزایش قیمت در این کالاها موجب اقبال به سهامی خواهد شد که ارتباط مستقیمی با قیمتهای جهانی دارند.
با افزایش قیمت در کالاهای اساسی، سهام صادراتمحور از قیمتهای جهانی تاثیر میپذیرند و مورد اقبال سهامداران حقیقی و حقوقی قرار میگیرند و نتیجه آن رشد شاخص بورس خواهد بود. ورود نقدینگی از سوی سهامداران خرد را هم میتوان یکی از عاملهای تداوم رشد بازار دانست. هرچه بازار در آرامش و با اطلاعات شفاف و بهدرستی و بهموقع در اختیار عموم قرار گیرد، مطمئنا سهامداران خرد بیشتری وارد بازار خواهند شد.
دلایل رشد اخیر بازار و سناریوهای محتمل برای آینده
همچنین رضا اکبری با طرح سوال آیا رشد بورس ادامه خواهد داشت؟ به دنیای اقتصاد اعلام کرد: این سوال در نگاه اول، بسیار ساده به نظر میرسد اما پاسخ دادن به آن به عوامل متعددی وابسته است. ابتدا باید دلایل رشد اخیر بازار دانست و پس از درک این موضوع، سناریوهای محتمل برای آینده بازار را مشخص کرد.
دلیل اول، نوسانات قیمتهای جهانی
کامودیتیها: برخلاف انتظار، قیمتهای جهانی سطح فعلی را حفظ کردهاند و کاهش آن چنانی نداشتند که این عامل سبب شده، سودآوری صنایع کامودیتی محور در بازار سرمایه در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد. این در حالی است که پیش از این فعالان بازار خوشبین نبودند قیمتها بتوانند برای مدت طولانی در سطوح فعلی باقی بمانند.
دلیل دوم، مذاکرات هستهای
یکی دیگر از موارد تاثیرگذار بر روند بازار، مذاکرات هسته ای است. با روی کار آمدن جو بایدن این فرضیه قوت گرفت که توافق بین ایران و آمریکا شکل خواهد گرفت. همین موضوع باعث شد فعالان بازار سرمایه، انتظار کاهش نرخ دلار را داشته باشند. چون بخش عمدهای از بازار را شرکتهای صادرات محور تشکیل میدهند و با عدم کاهش نرخ ارز، وضعیت سودآوری خوبی دارند که این امر در گزارشهای ماهانه و سهماهه آنها کاملا مشهود است.
دلیل سوم، تغییر دولت
تغییر دولت نیز دلیل دیگری است که سهامداران را امیدوار کرده تا دولت جدید، برخلاف دولت قبل، ارزش بازار سرمایه را درک کرده و برای بهبود آن تلاش کند. سهامداران پس از بدعهدیهای دولت قبلی و حمایتنشدن، امیدوارند با روی کار آمدن دولت جدید، بازار سرمایه حمایت شود تا بتوانند زیانها را جبران کنند.
دلیل چهارم، رسیدن قیمتها به ارزش ذاتی
پس از سقوط شدید بازار، قیمت بسیاری از سهمها به پایین تر از ارزش ذاتی آنها رسیده بود که برای سرمایهگذاری جذاب به نظر میرسید و ریسک کمی داشت. همچنین با نزدیک شدن به فصل مجامع و دریافت سود تقسیمی، جذابیت سهمها دو چندان شد. دلایل مذکور را میتوان مهمترین عواملی دانست که سبب شدند، بازار سهام از مدار نزولی خارج و رفتهرفته وارد مدار صعودی شود و بعد از مدتها، چند هفتهای چهرهای سبزپوش بگیرد.
صحبت از آینده این بازار به راحتی صحبت از گذشته آن نیست اما موضوعاتی را که میتوانند تاثیر مستقیمی بر بازار سرمایه داشته باشند باید مورد واکاوی قرار داد. یکی از موضوعات مهم که باید به آن توجه کرد، کسری بودجه عظیم دولت است که میراث دولت قبلی است. بودجه سال جاری، نسبت به سال گذشته رشد چشمگیری داشت در حالی که منابع در نظر گرفتهشده برای تحقق هزینهها، کاملا غیرواقعی به نظر میرسیدند و هرچه از سال ۱۴۰۰ میگذرد این موضوع بیشتر نمایان میشود.
همچنین به گفته رئیس بانک مرکزی، روند انتشار پول در چهار ماه ابتدایی سال، بسیار نگرانکننده است. دلیل این رشد، استقراض بیرویه دولت از بانک مرکزی در قالب تنخواههایی است که چشماندازی برای تسویه آنها وجود ندارد. طبق آخرین آمار اعلامی از سوی بانک مرکزی، نقدینگی به بیش از ۳.۷ هزار هزار میلیارد تومان رسیده که عددی نگرانکننده است و نوید دهنده تورم سنگین تا پایان سال خواهد بود. حال با در نظر گرفتن نکات ذکر شده به این پرسش، پاسخ خواهیم داد که آیا رشد بورس ادامه خواهد داشت یا خیر.
سناریوی اول: توافق ایران و آمریکا برای بازگشت به برجام
در صورت به توافق رسیدن ایران و آمریکا، انتظار میرود ایران بتواند به منابع بلوکهشده در دیگر کشورها دسترسی پیدا کند. همچنین انتظار میرود، بتواند نفت را در بازار بینالمللی به فروش برساند که این یکی از مهمترین منابع درآمدی دولت بود و بودجه سال جاری اتکای زیادی به آن داشت. اگر این سناریو اتفاق بیفتد، انتظار می رود کسری بودجه دولت تا حدودی جبران شود و بتوان تا حدودی از رشد نقدینگی و چاپ پول جلوگیری کرد و در نهایت از بروز تورم افسار گسیخته جلوگیری کرد.
در این حالت، میتوان انتظار داشت قیمت ارز باثبات بماند و بورس نیز بتواند در سایه ثبات، رشد معقولی را تا انتهای سال تجربه کند. هرچند از شواهد و قرائن این طور به نظر میآید که تا رسیدن به توافق راه زیادی در پیش است و چندان نمیتوان به آن خوشبین بود.
سناریوی دوم: عدم توافق ایران و آمریکا
در این حالت انتظار می رود تا پایان سال تورم سنگینی را تجربه کرد. زیرا کسری بودجه دولت نمیتواند از طریق فروش نفت کاهش پیدا کند. همچنین محتمل است دولت برای درآمدزایی نیمنگاهی به شرکتهای بزرگ (فولادی، پتروشیمی، پالایشگاهی و...) داشته باشد و سعی کند به طرق مختلف از درآمد این شرکتها منتفع شود.
این امر میتواند حوزههای مختلفی را در بر بگیرد از برداشتن معافیتها تا وضع عوارض بر صادرات و سایر کارهایی از این دست که میتواند شرکتهای بورسی را تهدید کند. از طرفی باید در نظر داشت در صورت محقق شدن این سناریو، قیمت ارز رشد چشمگیری خواهد داشت. زیرا هم تورم به رشد ارز منجر میشود و هم انتظارات تورمی افزایش مییابد که این عامل هم به رشد ارز منجر خواهد شد. بازار سرمایه با رشد نرخ ارز با تاخیر زمانی رشد خواهد کرد و خود را با شرایط وفق خواهد داد. در این حالت انتظار رشد مطلوبی برای بازار متصور خواهیم بود.
سناریوی سوم: ریزش قیمتهای جهانی کامودیتیها
در صورت سقوط قیمتهای جهانی، انتظار میرود بازار دچار افت شود و سهمهای کامودیتیمحور کاهش یابند. البته بعید به نظر میرسد قیمتها به زمان شیوع کرونا برسند و تا آن سطح سقوط کنند. تاثیر تحقق این سناریو بر بازار، نسبت به دو سناریوی قبل کمتر است اما میتواند باعث افت شاخص شود. در مجموع به نظر میرسد، احتمال محقق شدن سناریوی دوم، بیش از دو سناریوی دیگر باشد و انتظار میرود، نیمه دوم سال، نرخ ارز افزایش یابد و به تبع آن بازار سرمایه نیز رشد خوبی را تجربه کند.
نظر شما